وبلاگ علمي آموزشي رسام وبلاگ علمي آموزشي رسام .

وبلاگ علمي آموزشي رسام

بازار شناسي چين

 

ويژگي هاي جغرافيايي و اقليمي

سرزمين چين به عنوان سومين كشور پهناور جهان  با9 ميليون و596 هزار و 960 كيلومتر مربع مساحت در شرق قاره آسيا واقع شده و پهنه آن حدوداً هشت برابر وسعت كشور ماست . بيش از 270 هزار و 550 كيلومتر مربع از خاك چين در زير آب قرار دارد و مابقي مساحت آن در نقاط خشك است . چين به علت وسعت پهناور خود بالغ بر 22 هزار و 117 كيلومتر مرز خاكي دارد و همسايگان اين كشور را افغانستان ، بوتان ، هندوستان ، قزاقستان ، كره شمالي ، قرقيزستان ، لائوس ، مغولستان ، نپال ، پاكستان ، روسيه ، تاجيكستان و ويتنام شامل مي شوند . اين كشور همچنين بالغ بر 14 هزار و 500 كيلومتر خط ساحلي دارد .

آب و هواي چين به حدي متنوع و متغيير است كه هرگز نمي توان اين كشور را در رده يك نوع آب و هواي جغرافيايي تقسيم كرد .  مناطق جنوبي آن گرمسير با بارش هاي متناوب و منطق شمالي و غربي آن سردسير و كوهستاني هستند . در بخش هايي از شمال غرب و مناطق مركزي نيز استپ ها و دشتهاي وسيع وجود دارد . در واقع آب و هواي چهر فصل در مناطق مختلف چين به چشم مي خورد . 33 درصد  از اقليم  چين را كوهها، 26 درصد فلات ها ، 19 درصد حوضه‌هاي آبخيز،  12 درصد دشت و 10 درصد

تپه‌ها تشكيل مي دهند . اقليم چين را براساس ميزان رطوبت از مناطق ساحلي تا شمال غربي به چهار منطقه تقسيم‌بندي مي‌كنند:

1-     ناحيه مرطوب:

         ناحيه مرطوب شامل جنوب كوههاي كين لينگ  Kin Leeng   و رودخانه‌هاي هو     Hu است كه  32 درصد از مساحت كل كشور چين را شامل مي‌شود.

2 - منطقه نيمه مرطوب:

ناحيه نيمه مرطوب شامل قسمت مركزي و شمال شرقي چين است كه 15 درصد از خاك چين را شامل مي شود .

3- ناحيه نيمه خشك حدود 22 درصد از خاك چين را دربر مي گيرد

4- ناحيه خشك هم شامل 31 درصد از مساحت چين مي شود و عموما در مناطق شرقي است .

چين داراي رودخانه هاي فراواني است. رودهاي بيروني  چين  كه به اقيانوس متصل هستند   شامل  "يانگ تسه"  Yang tese به عنوان سومين رود بلند جهان ، "هوانگ هه" Howng He ،"هي لونگ جيانگ" Hi Long Giang،جو جيانگ" Gogiang،"ليائو هه" Liao He ،"هاي هه" Hay He ،"هواي هه Howay He  مي شود . رود"يارلونگ زانگ بود"؛Yarlong Zangbod  نيز در چين از غرب به شرق جاري است و در خارج از چين به شمال حركت مي كند و به اقيانوس هند مي ريزد.

كوه هاي معروف و بزرگ چين  نيز عبارت است از: "هيمالايا" Himalia ،"كون لون"  Kon Lon ،""تيان شان" Teen Shian ،" تانگولا"Tangola،"چين لينگ" ‍Chin Ling ،"تاي هانگ" Tay Hang ،"چي ليان"  Chi Lianو غيره.

 پست ترين نقطه چين در منطقه تورپان پندي Turpan Pendi  حداقل 154 متر گود تر از سطح آبهاي آزاد جهان است و  قله اورست Everest  به عنوان بلندترين نقطه كره زمين با 8 هزار و 850 متر ارتفاع در اين كشور قرار دارد .

آلودگي هوا به ويژه در شهرهاي بزرگ صنعتي  ، زلزله هاي متعدد ، باران هاي اسيدي ، خشكسالي هاي پي در پي و رانش زمين مهمترين عوارض زيست محيطي و مشكلات طبيعي چين محسوب مي شوند .

چين در بسياري از توافق نامه هاي مهم زيست محيطي نظير  تغييرات آب و هوا ، پروتكل كيوتو ، بيابان زدايي ،  مناطق حراست شده ، گونه هاي حفاظت شده گياهي و جانوري ،  حفاظت از لايه اوزون ،  زباله هاي دريايي ، قانون دريا ، آلودگي كشتي ها  و قطع درختان جنگلي  عضويت دارد .

ويژگي هاي جمعيتي ، فرهنگي و بهداشتي

مطابق گزارش برنامه عمران سازمان ملل متحد ، جمعيت چين در پايان بهار سال 2009 ميلادي به يك ميليارد و 338 ميليون و 612 هزار نفر رسيد . 8/ 19 درصد از جمعيت چين زير 14 سال ، 1/ 72 درصد بين 15 تا 64 سال و 1/8 درصد ديگر  بيشتر از 65 سال سن دارند . ميانگين سني در بين مردان چين 5/33 سال و اميد به زندگي در آنان 61/71 سال است . همچنين ميانگين سني زنان اين كشور 7/34 سال و اميد به زندگي در آنان 52/75 سال مي باشد . برنامه سخت گيرانه كنترل جمعيت در چين موجب شده تا نرخ رشد جمعيت در اين كشور به 655/0 درصد در ابتداي سال 2009 كاهش يابد .از سوي ديگر نرخ زاد و ولد در چين 14 در هزار ، نرخ مرگ و مير03/7 در هزار و نرخ مهاجرت ( 39 / 0 _ ) در هزار مي باشد . نرخ باروري زنان چين نيز 7/1 بار در طول دوران باروري است .

43 درصد از جمعيت چيت در مناطق شهري زندگي مي كنند و مظاهر زندگي شهري موجب شده تا روز به روز از تعداد جمعيت روستايي چين كاسته شود .

رشد خدمات بهداشتي و درماني در اين كشور آمار مرگ و مير نوزادان را كاسته و به 25/20 در هزار رسانده است  ولي همچنان تعداد مبتلايان به برخي بيماري هاي خطرناك و واگير در جمعيت چين زياد است . در سالهاي اخير بيماريهايي نظير ايدز ،  هپاتيت و آنفولانزاي مرغي و خوكي  جان برخي از شهروندان چيني را گرفته است . مطابق  برآورد سازمان جهاني بهداشت هم اكنون بالغ بر 500 هزار نفر مبتلا به ويروس HIV   در چين زندگي مي كنند .

 5 / 91 درصد از ساكنان چين از نژاد زرد و از تيره هان Han   و مابقي افراد از تيره هاي  زوانگ Zuang  ، مانچو Manchu ، هويي Hui ، ميائو Miao ، اويغور uyghur ،  مغول Mongol  و غيره هستند .

اغلب مردم چين پيرو ادياني نظير دائوئيسم  و بوديسم هستند ولي اقليتي 60 ميليون نفره از مردم اين كشورمسيحي و حدوداً همين تعداد پيرو دين اسلام مي باشند .

زبان رسمي مردم چين " ماندارين  Mandarin  "  يا همان چيني است . البته برخي زبانهاي محلي ديگر نظير " يوئه Yue  "  ، " مين بئي  Minbei " ،  " وو Wu  " و غيره نيز در اين كشور رواج دارد .

حدود 97 درصد از مردان و 89 درصد از زنان بالاي 15 سال در اين كشور سواد خواندن و نوشتن دارند . چين داراي دانشگاههاي متعددي است و دانشگاه پكن و شانگهاي اكنون در رده معتبر ترين دانشگاههاي دنيا محسوب مي شوند .

ويژگي هاي سياسي و تقسيمات كشوري

 جمهوري خلق چين داراي 22 استان تحت عناوين " آن هويي An Houei  " ، " جيانگ سو Giang Su" ،" جيانگ كسي  Giangxi" ، " جي لين Giline " ، " چينگ هاي ‍Ching Hai " ، " ژجيانگ Xgiang " ، " سيچوان  Cichoan" ، " شاآنكسي Shaunxi" ، " شاندونگ Shandong " ، " فوجي آن Fuji An " ، " گانسو Gansu" ،َ " گوانگ دونگ Guangdong " ، " كوئيژو kuixu" ، " ليائونينگ  Liaoning " ، " هاينان Hai  Nan " ، " هنان He Nan " ، " هه ايلونگ جيانگ He Ylong Giang"، " هويي Hui " ، " هون آن Hun An " ، "هه يي He Yei" و  " يون نان Yuon Nan "  مي باشد. علاوه بر آن چين، مدعي مالكيت تايوان به عنوان يكي از استانهاي خود است. علاوه بر استانهاي فوق، كشور چين داراي چندين منطقه خودمختار نظير  تبت ، شين‌جيانگ  Shin Giang ، گوانگشي Goungshi ، مغولستان داخلي و نينگشيا Ningshia  است  . همچنين هنگ كنگ و ماكائو دو منطقه ويژه  اداري در چين هستند.

پايتخت چين شهر پكن Bijing  يكي از بزرگترين شهرهاي اين كشور محسوب مي شود ، اگرچه بندر شانگهاي Shanghai مهمترين مركز اقتصادي چين است . از ديگر شهرهاي مهم چين مي توان به ليجو Lijo  ، ارومچي uromchi  اشاره كرد .

اضافه مي شود كه شهرهاي تنجن Tenjen ، شيامن Shiamen، هانيان Hanian ، شيگو Shigo ، شانتو Shanto   و چودونگ Chodong مهمترين مناطق آزاد تجاري چين هستند .

نظام سياسي چين كمونيستي است و آقاي هو جينتائو Hu Jintao   در حال حاضر رئيس جمهوري خلق چين است ، با اين حال اداره كابينه دولت با  نخست وزير چين آقاي ون جيابائو Wen Jiabao است .

 مجلس ملي نمايندگان خلق كه حدود 2 هزار و 987 عضو دارد ، ركن اصلي حكومت  چين است و شكل سازماني قدرت سياسي  و نظام دولتي اين كشور به شمار مي‌رود. مجلس ملي نمايندگان خلق چين ، متفاوت با پارلمان نظام تفكيك و توازن سه قوا است. مجلس ملي نمايندگان خلق چين براساس قانون اساسي به عنوان عالي‌ترين مرجع قدرت كشور تعيين شده‌است. هر تبعه چيني از ۱۸ سالگي حق انتخاب كردن و انتخاب شدن به عنوان نماينده مجلس ملي را دارد. در چين، نمايندگان مجلس در سطوح شهرستانها و روستاها با انتخابات مستقيم برگزيده مي‌شوند و نمايندگان سطوح بالاتر از طريق انتخابات غير مستقم انتخاب خواهند شد . مجلس ملي نمايندگان خلق سراسري مركب از نمايندگان منتخب استان‌ها، مناطق خودمختار، شهرهاي تابع مركز و ارتش است. دوره ماموريت مجلس ملي سطوح مختلف ۵ سال است و سالانه يك اجلاس عمومي برگزار مي‌شود.

در قانون چين قيد شده‌است كه رهبران عمده چين از جمله رييس جمهورو رييس كميته دائمي مجلس ملي بايد به مجلس ملي نمايندگان خلق معرفي و با كسب راي اعتماد اين مجلس برگزيده شوند. نخست وزير و وزيران نيز بايد به مجلس ملي نمايندگان خلق معرفي و سپس منصوب شوند. مجلس ملي نمايندگاه خلق سراسري نيز مي‌تواند از طريق تشريفات طرح پيشنهادي عزل رهبران منتخب وتعيين شده از جمله رييس كميته دائمي مجلس ملي نمايندگان سراسري، رييس جمهور و نخست وزير را ارائه كند.

احزاب وتشكل هاي دموكراتيك چين ،  اپوزاسيون هاي  مخالف نيستند، بلكه احزابي هستند كه در امور سياسي و دولتي مشاركت دارد. بنابر اين مي توان گفت كه عمده احزاب سياسي اين كشور يك خط مشي فكري دارند .

 چين علاوه بر سازمان ملل متحد در بانك توسعه آسيا ، بانك توسعه آفريقا ، سازمان جهاني خواروبار و كشاورزي ، گروه 20 ، گروه 24 ، گروه 77 ، آژانس بين المللي انرژي اتمي ، سازمان بين المللي هواپيمايي ، اتاق بين المللي بازرگاني ، جامعه بين المللي توسعه ، صندوق بين المللي توسعه كشاورزي ، صندوق بين المللي پول ، بانك جهاني ، سازمان صليب سرخ جهاني ،سازمان بين المللي كار ، سازمان بين المللي دريانوردي ،سازمان بين المللي پليس جنايي ، كميته بين المللي المپيك ، سازماني بين المللي هواشناسي ، اتحاديه بين المللي ارتباطات ماهواره اي، سازمان بين المللي استاندارد ، جنبش عدم تعهد ، سازمان بين المللي منع سلاح هاي شيميايي ، دبيرخانه مركزي سازمان ملل متحد ، كميسيون توسعه و تجارت ملل متحد، سازمان توسعه فرهنگي ملل متحد ، كميسيون حقوق بشر ملل متحد ، سازمان توسعه صنعتي ملل متحد ، اتحاديه بين المللي پست ، سازمان بهداشت جهاني ، سازمان جهاني مالكيت معنوي ، سازمان جهاني مهاجرت ، سازمان جهاني تجارت ، اتحاديه اقتصادي آسيا و اقيانوسيه ، انجمن ملي آسياي جنوب شرقي ، بانك تضمين بين المللي ،  بانك توسعه كارائيب ، بانك بين المللي ترميم و توسعه ، موسسه بين المللي ارزيابي مديريت، سازمان بين المللي نقشه برداري دريايي ، اتحاديه بين المجالس ، اتحاديه مناطق ويژه صنعتي ، آژانس تضمين سرمايه گذاريهاي چندجانبه ، شوراي امنيت سازمان ملل متحد ، انجمن بين المللي سيمان ، انجمن شركاي سرمايه گذاري ، سازمان اتحاديه شانگهاي ، سازمان بين المللي گمرك ، فدراسيون جهاني اتحاديه هاي تجاري  و همچنين گروه نمايندگان حافظ صلح سازمان ملل متحد در بسياري از كشورها عضويت دارد .

ويژگي هاي اقتصادي

چين به عنوان يكي از مهمترين بازيگران اقتصاد جهاني داراي سومين اقتصاد بزرگ دنياست .آهنگ رشد شتابان اقتصادي اين كشور از ابتداي قرن بيستم با تغيير در سياست هاي كمونيستي چين و ارائه آزادي هاي ويژه به سرمايه گذاران آغاز شد . حجم توليد ناخالص داخلي چين با رشدي معادل 8/9 درصد در انتهاي سال 2008 به رقم قابل توجه 8/7  هزار ميليارد دلار رسيد ، هرچند كه پيش بيني مي شود به دليل بحران اقتصاد جهاني نرخ رشد اقتصاد چين در پايان سال 2009 به حدود 7 درصد تنزل يابد . سياست هاي اقتصادي جديد چين كه چنين رشد شتاباني را براي توسعه بخشهاي مختلف اقتصادي اين كشور به همراه داشته است موجب شده تا درآمد سرانه ملي چين از يك هزار و 300 دلار در ابتداي قرن بيستم به 6 هزار دلار در انتهاي سال 2008 افزايش يابد .از سوي ديگر بخش كشاورزي 6/10 درصد ، بخش صنعت 2/49 درصد و بخش خدمات 2/40 درصد از توليد ناخالص داخلي چين را شامل مي شود . باوجود پيشرفت هاي اخير اقتصاد چين برآورد مي شود كه 8 درصد از مردم اين كشور همچنان زير خط فقر زندگي مي كنند.

چين بالغ بر808 ميلون نفر نيروي كار دارد و  بيش از ۵۰ درصد آنها كشاورزند. صنعتگران ۲۴درصد و كارمندان و بازرگانان۲۶ درصد نيروي كار فعال اين كشور را تشكيل مي‌دهند.

نرخ تورم چين كه در انتهاي سال 2008 به 6 درصد رسيده بود به دليل بحران اقتصاد جهاني در ژانويه 2008 به 1/7 درصد و در ماه فوريه به 7/8 درصد افزايش يافت .

بورس اوراق بهادار چين هرچند در يك سال و نيم اخير به دليل ركود اقتصاد جهاني دچار افت شديد معاملات شده است ولي هنوز هم با حدود 4 هزار ميليارد دلار ارزش دارايي ها ، يكي از بزرگترين بازارهاي مالي جهان محسوب مي شود. چين از محل صنعت توريسم و گردشگري نيز درآمدهاي قابل توجهي جذب مي كند به طوري كه ارزش صدور خدمات گردشگري چين در سال 2008 به حدود 18 ميليارد دلار رسيد . حجم ذخاير ارزي چين حدود 1400 ميليارد دلار  و ميزان ذخاير طلاي اين كشور بالغ بر900 ميليارد دلار است .از سوي ديگر حجم سرمايه گذاري هاي خارجي چين در پايان سال 2008 به 90 ميليارد دلار رسيد .

چين 67 درصد از انرژي مورد نياز خود را  از زغال سنگ ، ، 24 درصد از نفت خام و كمتر از 10 درصد از ساير منابع( برق آبي ، هسته اي ، گاز ، باد و... ) تامين مي كند . اين كشور توان توليد 3/3 هزار ميليارد كيلووات انرژي الكتريكي  در سال و نيز 7/3 ميليون بشكه نفت خام در روز دارد . با اين حال نياز  چين به واردات برق حدود 2/4 ميليارد كيلو وات در سال و نيز نياز اين كشور به واردات نفت خام حدود 8 ميليون بشكه در روز است .

صنايع اصلي چين بسيار گسترده و شامل محصولات آهن و استيل، زغال سنگ، ماشين ابزار، فراورده هاي پتروشيمي، اسباب بازي، كفش ، ماشين آلات ساختماني ، منسوجات ، كاني هاي فلزي ، سيمان ، مواد شيميايي ، كالاهاي مصرفي ، موادغذايي ، زيورآلات ، خودرو و وسايل نقليه موتوري ، تجهيزات ريلي ، كشتي و شناورهاي سبك وسنگين ، تجهيزات نظامي  و لوازم الكترونيكي است. برنج، گندم، سيب زميني، ذرت، بادام زميني، چاي، ارزن، جو، كتان، ماهي و خوك نيز فرآورده‌هاي اصلي كشاورزي و دامپروري اين كشور هستند.

علاوه برموارد فوق چين داراي منابع غني از زغال سنگ ، گازطبيعي ، سنگ آهن ، قلع ، تنگستن ، منگنز ، آنتيموني ، جيوه ، واناديوم ، مگنتيت ، آلومينيوم ، سرب ، روي  و اورانيوم است . صادرات عمده چين شامل ماشين آلات، لباس، كفش، اسباب بازي، سوخت معدني، مواد شيميايي ، منسوجات ، وسايل نقليه وساير كالاهاي مصرفي است . چيني هاي تقريبا توليد كننده هر كالايي در جهان هستند و حتي اگر مواد اوليه توليد يك كالا را در اختيار نداشته باشند با واردات مواد اوليه از ساير كشورها به توليد انواع كالا اقدام مي كنند و همين خصيصه چيني ها موجب شده تا در پيش بيني هاي كارشناسي بانك جهاني ،  كشور چين در سال 2020 به  عنوان بزرگترين صادركننده جهان معرفي شود . ارزش صادرات چين در پايان سال 2008 به يك هزار و 465 ميليارد دلار رسيد .  در حال حاضر آمريكا ، هنگ كنگ ، ژاپن ، كره جنوبي ، آلمان ، انگلستان ، سنگاپور ،شيخ نشين هاي حوزه خليج فارس و كشورهاي حوزه شمال آفريقا به ترتيب بزرگترين  واردكنندگان كالا از چين هستند .

واردات چين نيز كه ارزش آن در پايان سال 2008 به يك هزار و 156 تريليون دلار رسيد بيشتر شامل ماشين آلات، مواد شيميايي، آهن و استيل، رآكتورهاي هسته اي ، ديگ هاي بخار ، روغن هاي صنعتي ، دستگاههاي اپتيك و  مواد سوختي است. ژاپن، كره جنوبي، تايوان ، آمريكا ، آلمان ، مالزي ، استراليا ، تايلند و  عربستان سعودي به ترتيب مهمترين فروشندگان كالا به چين هستند .

واحد رسمي پول چين   " يوآن " نام دارد و هر دلار آمريكا حدوداً با 7 يوآن برابري مي كند ( نرخ برابري ژوئيه 2009 ) . بانك جهاني ميزان بدهي هاي بين المللي چين را تا پايان سال 2008 حدود 420 ميليارد دلار برآورد كرده است .

مناسبات اقتصادي ايران و چين

روابط اقتصادي ايران و چين  در سالهاي پس از انقلاب اسلامي و به ويژه با پايان جنگ تحميلي رو به گسترش گذاشت . مواضع مشترك سياسي  دو كشور به خصوص در تصميمات بين المللي و روند جهاني شدن موجب نزديكي بيش از پيش ايران و چين به يكديگر شده است .

در سال ‪ ۱۳۶۴آيت اله هاشمي رفسنجاني به‌عنوان رييس مجلس شوراي اسلامي با سفر خود به چين فصل نويني در روابط ايران وچين گشود و سفر حضرت آيت الله خامنه‌اي رهبرمعظم انقلاب به چين در سال ‪ ۱۳۶۸به عنوان رييس جمهوري وقت نيز نقطه عطفي در توسعه روابط دو كشور بشمار مي‌آيد.

همچنين طي دو دهه گذشته هيات‌هاي عاليرتبه مهمي از ايران و چين به دو كشور سفر كرده و روابط في مابين را در زمينه‌هاي سياسي، اقتصادي، تجاري و فرهنگي بطور چشمگيري بسط و توسعه داده‌اند كه از آن جمله مي‌توان به سفر “لي پنگ ” نخست وزير وقت و ” يانگ شانكن ” رييس جمهور وقت، همچنين ” هو جينتائو ” معاون رييس جمهوري وقت و رييس جمهوري و دبير كل حزب كمونيست فعلي ، “جيانگ زمين ” رييس جمهوري وقت چين به ايران طي اين سال‌ها اشاره كرد.

آيت اله هاشمي رفسنجاني همچنين در سال ‪ ۱۳۷۱و “سيدمحمد خاتمي ” در سال ‪ ۱۳۷۹ به عنوان رييسان جمهوري اسلامي ايران به چين سفر كردند.

بررسي روند تجارت دو كشور ايران و چين نشان مي‌دهد كه  در 14 سال  اخير حجم مبادلات بين دو كشور 70 برابر شده و از  رشد خيره‌كننده‌اي برخوردار بوده است ، به ‌نحوي كه ميزان تجارت دو كشور از 448 ميليون دلار در سال 1994 به 28 ميليارد دلار در حال حاضر  رسيده است . فعالان اين حوزه انتظار دارند در تداوم اين آهنگ رشد ، حجم مبادلات دو كشور تا پايان برنامه پنجم توسعه اقتصادي به حدود 50 ميليارد دلار برسد . واردات ايران از چين  با افزايش 4/138 درصدي از رقم دو ميليارد و 62 ميليون دلار در سال 83 به رقم چهار ميليارد و 915 ميليون دلار در پايان سال گذشته رسيد  . اين در حالي است كه به عقيده برخي كارشناسان واردات 13 ميليارد دلاري از امارات نيز عمدتاً كالاهاي چيني است و شريك اول تجاري ايران چين است و بالاي 12 ميليارد دلار از چين كالا وارد مي كنيم. ارزش واردات ايران از چين طي 4 ساله دولت نهم معادل 14 ميليارد و 142 ميليون دلار بوده است. در عين حال صادرات ايران به چين نيز در سال 83 حدود 266 ميليون دلار بود كه اين رقم نيز با افزايش 653 درصدي به دو ميليارد و سه ميليون دلار در سال 87 افزايش يافت. بنابر آمارهاي منتشرشده توسط سازمان توسعه تجارت ايران در سال 87 تراز تجاري ايران با چين با كسري دو ميليارد و 912 ميليون دلار روبه رو است. تراز تجاري ايران در سال 83 نيز با اين كشور با كسري يك ميليارد و 796 ميليون دلاري مواجه بوده است. همچنين بنابر آمار گمرك ايران در سه ماهه اول امسال چين با 68/3 درصد سهم وزني و 55/7 درصد سهم ارزشي رتبه سوم صادركنندگان عمده كالا به ايران را از آن خود كرده كه بدين ترتيب سهم چين از كل صادرات 11 ميليارد و 672 ميليون دلاري بهار امسال به 3/881 ميليون دلار مي رسد.در عين حال عمده صادرات كشور نيز در سه ماهه اول امسال به كشور چين با 59/28 درصد سهم وزني و08/17 درصد سهم ارزشي تعلق دارد . بنابراين حدود 5/682 ميليون دلار از صادرات چهار ميليارد و 15 ميليون دلار غيرنفتي كشور بدون احتساب ميعانات گازي به كشور چين صورت گرفته است.

گريد هاي نساجي ، پروپان و بوتان مايع شده، گل گوگرد ، سنگ آهن ، پارااكسيلن ، اتر  و الكل هاي غير حلقوي ، متانول ، مس ، سنگ سرب ، فرش ، پسته ، خشكبار و برخي كالاهاي سنتي مهمترين اقلام صادراتي ايران به چين هستند و در مقابل اين كشور اقلامي نظير تراكتورهاي جاده اي ، تيرآهن و پروفيل ، وسايل نقليه موتوري ، موتورهاي پيستوني ، تجهيزات راهسازي ، دستگاههاي گيرنده و فرستنده تلفن همراه ، ظروف چدني ، اسباب بازي و لوازم ورزشي ، تجهيزات ريلي ، وسايل الكترونيكي ، كفش ، پوشاك ، منسوجات  و ساير كالاهاي مصرفي  را به ايران صادر مي كند .علاوه برموارد فوق جمهوري اسلامي ايران در سال 2005 حدود 3/5 ميليارد دلار ، سال 2006 حدود 5/5 ميليارد دلار ، سال 2007 حدود 10 ميليارد دلار و در سال 2008 بالغ بر 8/15 ميليارد دلار نفت خام به چين صادر كرده است .

تا كنون موافقت‌نامه تشويق و حمايت سرمايه‌گذاري متقابل ، همكاري در بخش انرژي و LNG، همكاري‌هاي معدني و فلزي ، يادداشت تفاهم همكاري‌هاي فرهنگي و توريستي ، توافقنامه قرنطينه گياهي ، يادداشت همكاري بين شركت‌هاي بيمه صادراتي ، موافقت‌نامه همكاري تجاري دريايي ، موافقت‌نامه اجتناب از اخذ ماليات مضاعف ، يادداشت تفاهم تاسيس اتاق مشترك بازرگاني بين دو كشور به امضا رسيده است . از سوي ديگر پروژه‌هاي مختلفي با مشاركت دو كشور در ايران نهايي شده و يا در حال اجرا مي‌باشد كه از ميان آنها مي توان به احداث  و تجهيز خطوط مترو ، نيروگاه‌هاي حرارتي ، شيشه فلوتينگ ، سد سازي ، كمك‌فنرسازي زرند ، تيتانيوم كهنوج ، ساخت فاز نخست آزاد راه تهران –  شمال، مونتاژ كاميون و خودروهاي سواري چيني در يزد و كرمان اشاره كرد   . ايران و چين بهار امسال نيز قراردادي براي توسعه فاز نخست ميدان نفتي آزادگان شمالي  به ارزش يك ميليارد و 760 ميليون دلار امضا كردند.از سوي ديگر  سينوپك ( بزرگترين شركت پالايش نفت در چين )  كه سال گذشته قراردادي به ارزش دو ميليارد دلار براي توسعه ميدان نفتي يادآوران با ايران امضا كرده بود  ، خردادماه امسال  جانشين شركت توتال فرانسه در طرح هاي گازي ايران شد و قرارداد 5 ميليارد دلاري استخراج گاز از فاز 11 ميدان پارس جنوبي  را منعقد كرد .
همچنين قرارداد تاسيس نخستين  مركز تجاري ايران درشانگهاي اخيرا توسط بخش خصوصي منعقد شده و قرار است مراكز مشابهي در شهر هاي پكن ، سين كيانگ، هنگ‌كنگ و گوانجو راه‌اندازي شود .

چيني ها از سه سال پيش در طرح هاي نفتي در دريا و خشكي در ايران فعال شده اند و اكنون درصدد توسعه همكاري در بخش هاي پالايش و پتروشيمي و تاسيس خط لوله هستند.ايران نيز  قصد دارد در يك دهه آينده ، هفت پالايشگاه جديد علاوه بر سرمايه گذاري هاي نفتي قبل با همكاري چين و ديگر كشورها بسازد.

ايران و چين اينك دو شريك استراتژيك براي يكديگر هستند كه روابط رو به گسترش آنها منافع هريك در معادلات بين المللي  را تامين مي كند .
  

نوشته : كامران نرجه Kamran  Narjeh



برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:
+ نوشته شده: ۲۱ ارديبهشت ۱۳۹۹ساعت: ۰۷:۰۹:۴۴ توسط:Saman موضوع:

هزينه هاي پنهان اقتصاد جاده

 

حمل و نقل جاده‌اي به عنوان اصلي‌ترين شيوه آمد و شد، حدود 90 درصد از جابجايي كالا و مسافر را در ايران شامل مي‌شود.

فعاليت‌هاي پيچيده اين حوزه و روابط ميان عناصر و فعالان آن، شبكه گسترده‌اي از اشتغالات و مبادلات اقتصادي را در بر مي‌گيرد كه سهم قابل توجهي از توليد ناخالص ملي كشور را پوشش مي‌دهد.

به عبارت ديگر وسعت جغرافيايي ايران و ابعاد دسترسي بازارهاي توليد و مصرف به يكديگر موجب پيدايش شبكه درهم تنيده‌اي از خدمات حمل و نقل شده كه نقش به سزايي در توسعه اقتصادي و اجتماعي دارد.

اين هسته خدماتي همانند هر يك از بخش‌هاي صنعتي و تجاري براي پويايي و توسعه نيازمند بهره‌وري اقتصادي است كه دستيابي به آن نيازمند برنامه‌ريزي در اهداف زير است:

1ـ حفظ و استفاده مطلوب از منابع مالي و انساني

2ـ كاهش هزينه‌هاي مصرفي

3ـ افزايش درآمدهاي اقتصادي

بديهي است هر يك از اهداف فوق به نوعي موجب افزايش راندمان در حمل و نقل جاده‌اي كشور مي‌شود كه مجموع آنها رشدو بالندگي كلان اين حوزه را تضمين مي‌كند. اما اقتصاد حمل و نقل جاده‌اي در ايران با موانع زيادي براي تحقق اهداف بالا روبروست كه مهمترين آنها پايين بودن ضريب ايمني تردد در جاده‌هاي كشور است. آسيب‌هاي اقتصادي وارده به نظام حمل و نقل جاده‌اي ايران براثر تصادفات متعدد در اين بخش نه تنها منابع گرانبهاي مالي و انساني را از بين مي‌برد، بلكه هزينه‌هاي مصرفي بخش را افزايش و درآمدهاي اقتصادي آن را كاهش مي‌دهد. بنابراين بالا بودن آمار سوانح رانندگي و تلفات جاده‌اي دستيابي به هر سه هدف بهره‌وري اقتصادي در اين بخش را محال مي‌سازد.

البته آثار منفي سوانح رانندگي و به ويژه تبعات جبران‌ناپذير اجتماعي آن در اغلب كشورها جدي تلقي مي‌شود و مورد توجه برنامه‌ريزان اجتماعي است، تا حدي كه سازمان ملل متحد نيز در سال‌هاي اخير خواستار تمركز بيشتر اعضاي خود به تبعات مختلف اين قبيل حوادث شده و آنها را با برنامه‌ريزي جامع براي كاهش سوانح رانندگي ترغيب كرده است.

طبق آمار، سالانه بالغ بر يك ميليون و 200 هزار نفر در سراسر دنيا براثر سوانح رانندگي جان خود را از دست مي‌دهند و با روند رو به رشد تصادفات، پيش‌بيني مي‌شود تا سال 2020 بيش از 2 ميليون نفر از جمعيت جهان سالانه قرباني حوادث جاده‌اي شوند. بسياري از اين افراد سرمايه‌هاي گرانبهايي از علم و تجربه هستند كه تامين مجدد آنها به سالها زمان و ميلياردها دلار هزينه نياز دارد.

در بين كشورهاي مختلف هندوستان با 106 هزار كشته در سال بيشترين آمار قربانيان حوادث جاده‌اي در جهان را داراست و پس از آن كشور چين با 81 هزار كشته در سال در رتبه دوم قرار دارد.

اين آمار در برخي كشورهاي ديگر نظير ايالات متحده آمريكا به 43 هزار كشته، روسيه 33 هزار كشته، مصر 13 هزار كشته، امارات متحده عربي 6900 كشته، بلغارستان 1006 كشته، نروژ 541 كشته و بلژيك 383 كشته مي‌رسد.

اما ناگوارتر اين كه جمهوري اسلامي ايران با ثبت آمار 27 هزار كشته در سال در مقايسه با جمعيت 70 ميليون نفري خود به لحاظ سرانه قربانيان حوادث رانندگي داراي رتبه اول در دنياست.

بررسي حوادث رانندگي ايران در سال گذشته نشان مي‌دهد كه به طور متوسط در هر 19 دقيقه يك نفر جان خود را براثر تصادف با خودرو از دست داده است و به همين لحاظ سوانح رانندگي يكي از عمده‌ترين دلايل مرگ و مير ايرانيان است.

بررسي سني و جنسي متوفيان صحنه‌هاي تصادف در ايران بيانگر اين واقعيت است كه 70 درصد آنها مذكر و در سنين بين 16 تا 35 سال هستند. به عبارت ديگر قربانيان حوادث رانندگي در ايران را عموماً افرادي تشكيل مي‌دهند كه به لحاظ اقتصادي در سن اشتغال و به لحاظ اجتماعي نان‌آور و سرپرست خانوار مي‌باشند. يعني تصادفات رانندگي علاوه بر زيان‌هاي گسترده مالي، سالانه گروه زيادي از افراد در سن اشتغال را كه به مثابه ذخاير نيروي انساني كشور تلقي مي‌شوند، از بين مي‌برد. ضمن آنكه مرگ اين تعداد سرپرست خانوار موجب فروپاشي تعداد زيادي خانواده و از هم گسيختگي پيوندهاي اجتماعي است.

به‌طور قطع آمار معلولان و مصدومان ناشي از حوادث رانندگي و جاده‌اي 10 تا 15 برابر ميزان تلفات ناشي از آن است كه عواقب جبران‌ناپذير آن همچون بي‌سرپرستي، مسائل و مشكلات روحي و رواني، هزينه‌هاي هنگفت درماني و نيز مسائل جزايي و قضايي است. متاسفانه در كشور ما و در لابه‌لاي مطالب رسانه‌اي موكد بر ضرورت افزايش ايمني حمل و نقل جاده‌اي، حتي اگر توجهي به عواقب سوانح رانندگي شود، اين توجه بيشتر يك هيجان احساسي و غليان عاطفي ناشي از مرگ انسانهاست. در حالي كه بايد به تلفات انساني در سوانح رانندگي از منظر لطمات وارده به چرخه اقتصادي كشور و هزينه‌هاي جبران‌ناپذير در بخش توليد نگاه كنيم.

بسياري از آنها كه در سوانح جاده‌اي جان خود را از دست مي‌دهند و يا معلول و مجروح مي‌شوند. كارشناسان فني در حوزه اشتغال خود هستند كه جايگزيني آنها به سادگي مقدور نيست. چه كسي قادر است هزينه‌هاي تربيت و جايگزيني هزاران استاد دانشگاه، پزشك، مهندس، هنرمند، كارگر ماهر، ورزشكار و نخبه‌هاي علمي و فني را كه هر سال در سوانح رانندگي از بين مي‌روند و يا به خيل افراد غيركارآمد مي‌پيوندند، ارزيابي كند؟

هزينه تخريب روحيه هزاران كودكي كه در طول سال به واسطه از دست دادن نان‌آور و يا يكي از اعضاي خانواده خود، شانس تحصيل سالم و يا اشتغال موثر و دستيابي به موفقيت‌هاي اجتماعي و اقتصادي را از دست مي‌دهند، چقدر است؟ حتي اگر اين هزينه‌ها را برآورد كنيم آيا قادر به تامين آن در كوتاه مدت هستيم؟

نتايج يك بررسي كارشناسي نشان مي‌دهد كه مجموع خسارات مستقيم اقتصادي تصادفات جاده‌اي ايران سالانه بالغ بر 3 درصد از توليد ناخالص داخلي است. يعني روزانه بطور مستقيم حدود 25 ميليارد تومان و سالانه بالغ بر 8900 ميليارد تومان خسارات از محل تصادفات رانندگي به كشور وارد مي‌شود.

بيمه مركزي در سال 1386 فقط چيزي حدود دو هزار ميليارد تومان به عنوان خسارت شخص ثالث پرداخت كرده و اين رقم نسبت به سال پيش از آن رشدي چشمگير داشته است.

به عبارتي شركت‌هاي بيمه سالانه صدها ميليارد تومان خسارت ناشي از حوادث رانندگي پرداخت مي‌كنند كه 65 درصد آن براي خسارت مالي و 35 درصد براي خسارت جاني است.

اين در حاليست كه با اختصاص يك دهم درصد از اين هزينه‌ها به آموزش عمومي و فرهنگ‌سازي ترافيك، مي‌توان از اتلاف 75 درصد از سرمايه‌هاي مذكور جلوگيري كرد و ميزان بهره‌وري اقتصادي در اين حوزه را به شدت افزايش داد.

همچنين اگر بخشي از بودجه كشور صرف تامين تجهيزات هوشمندانه پيشگيري از حوادث رانندگي شود، همراه با تقويت اورژانس‌ها مي‌توان تا حدقابل ملاحظه‌اي از خسارت‌ سازمان‌هاي بيمه‌گر در اين بخش جلوگيري كرد.

از طرفي تقويت پليس و افزايش قدرت بازدارندگي اين نيرو براي كاهش سوانح رانندگي، نيازمند تخصيص بودجه و اعتبار براي آموزش نيروي انساني و تجهيز آن به وسايل مدرن كنترل ترافيك و امكانات ايمني و نظارتي است.

نكته ديگري كه بايد براي كاهش سوانح و تلفات جاده‌اي به آن توجه داشت، ميزان كارايي ابزار بازدارنده تخلف از سوي پليس است.

يكي از متعارف‌ترين ابزار بازدارنده از ارتكاب تخلف در قوانين رانندگي، اعمال جريمه رانندگان متخلف است، اما آيا واقعاً ميزان جرايم رانندگي در كشور ما به حدي هست كه مانع از ارتكاب مجدد تخلف رانندگان خودروها شود؟ به اعتقاد كارشناسان حوزه حمل و نقل، هزينه تخلفات رانندگي در ايران بسيار پايين است و به همين علت بسياري از رانندگان به سادگي دچار تخلف مي‌شوند و سرمايه‌هاي اقتصادي اين بخش را تلف مي‌كنند. البته بايد توجه داشت كه منظور از پايين بودن هزينه تخلفات رانندگي در ايران تنها جريمه مالي نيست.

وقتي راننده‌اي آگاهانه از چراغ قرمز عبور مي‌كند و يا در جاده‌اي كه عرض آن محدود است و به هيچ وجه ديد كافي ندارد، با سرعت زياد و به طور غيرمجاز سبقت مي‌گيرد و به حريم خودروهاي مقابل تجاوز مي‌كند، يعني مي‌داند در همان لحظه مي‌تواند مرتكب قتل شود. پس قصد او عمل قتل است. در كشور ما هزينه اينگونه تخلفات بسيار ارزان است.

بسياري از رانندگان ما نگران سبقت غيرمجاز خود و احتمال بروز حادثه بعدي آن نيستند. در حالي كه اگر بدانند قانون به آنها به ديده يك شرور و قاتل مي‌نگرد و با آنها به شدت برخورد خواهد كرد، شايد با دقت بيشتري رانندگي كنند و جان خود و ديگران را به خطر نيندازند. عابران پياده‌اي هم كه بدون رعايت اصول ايمني قصد عبور از شريان‌هاي زميني را دارند و با عبور غير اصولي از عرض يا كنار محورها براي خود خطرآفريني مي‌كنند و براي رانندگان خودروها نيز مشكل‌ساز مي‌شوند، همان افراد شروري هستند كه نظم موجود را نپذيرفته‌اند و قصد برهم زدن آن را دارند. همه اين افراد بايد از مواجهه با جرايم قانوني واهمه داشته باشند و اقتدار قانون را درك كنند.

ترويج چنين اقتداري براي مقررات رانندگي علاوه بر زيرساخت‌هاي حقوقي و كسب مصوبات قانوني، نيازمند آموزش تبعيت از قانون در جامعه است. آحاد جامعه بايد احترام به قوانين و لزوم رعايت آنها را در تمام ابعاد و به ويژه حوزه حمل و نقل جاده‌اي فرا بگيرند. فرقي نمي‌كند كه چه سن و سالي داريم و ساكن كجا هستيم. پير يا جوان و شهري يا روستايي هنگامي كه به حوزه مصرف خدمات حمل و نقل پا مي‌گذارد، بايد ادبيات استفاده صحيح از اين خدمات را نيز بياموزد و بداند كه همواره مورد امتحان و آزمون است و در برابر كوچكترين تخلف مورد بازخواست قانوني واقع مي‌شود.

ما بايد حوادث رانندگي را مانند مسائل امنيتي جدي بگيريم، زيرا هر انسان به عنوان ثروت جامعه است. بايد اين امنيت رواني براي مردم وجود داشته باشد كه هيچكس حق ندارد براي ديگران دلهره بوجود بياورد و امنيت جاده‌ها را مخدوش كند.

بسياري از رانندگان ما هنوز به جاده و خودرو با ديده عوامل مخاطره‌آميز نمي‌نگرند و سهل‌انگاري در حين رانندگي بخشي از فرهنگ آنهاست. اين مشكل شايد ناشي از آن باشد كه زمان فراگيري و آزمون‌دهي مقررات ترافيكي در قوانين رانندگي كشورمان بسيار محدود و عموماً معطوف به همان دوره كوتاه قبل از اخذ گواهينامه رانندگي است يعني رانندگان ما به محض آنكه موفق به كسب گواهينامه رانندگي مي‌شوند، خود را بي‌نياز از به روزرساني و افزايش اطلاعات رانندگي مي‌دانند. عابران پياده نيز حداكثر در كتب دوره دبستان خوانده‌اند كه بايد براي عبور از عرض خيابان و جاده از محل‌هاي امن و خط‌كشي شده استفاده كنند.

جاي آن دارد با استفاده از امكانات وسيع آموزش و پرورش و همه دستگاه‌هاي مرتبط با ترافيك اعم از معاونت راهنمايي و رانندگي و امور حمل و نقل نيروي انتظامي، معاونت حمل و نقل شهرداري، سازمان ترافيك و ... برنامه‌هايي در جهت آموزش دانش‌آموزان در ساعات درسي آنها گنجانده شود و جزوه‌ها يا احياناً كتاب‌هايي نيز در رابطه با آموزش فرهنگ رانندگي تدوين شود كه بتواند اهدافي نظير آشنايي دانش‌آموزان در گروه‌هاي مختلف سني با پيام تابلوها، چراغها و علائم راهنمايي و رانندگي و مخاطرات تردد از خيابان و جاده را دنبال كند.

هر شهروند بايد به قوانين رانندگي به ديده يك ضرورت ادامه حيات سالم در شهر و روستا بنگرد و اين مسأله به عنوان يك فرهنگ نهادينه در رفتار روزانه او نمايان شود.

همانگونه كه استفاده از برق در منزل نيازمند رعايت مقررات ايمني است و همه افراد در خانواده با فرهنگ ايمني استفاده از برق آموزش مي‌بينند، قوانين راهنمايي و رانندگي نيز بايد در مفاد آموزشي خانواده‌ها وارد شود. نكته ديگر اين است كه در كشور ما افراد به صرف اخذ گواهينامه پايه يك مجوز فعاليت شغلي در حمل و نقل جاده‌اي را به دست مي‌آورند، در حاليكه آمد و شد روزمره در جاده‌ها و جابجايي كالا و مسافر در شريان‌هاي زميني نيازمند آشنايي ويژه با فنون حمل و نقل است.

هنوز بسياري از رانندگان جاده‌اي در ايران با اصول صحيح حمل مواد خطرناك و يا مهار بار در مسافت‌هاي طولاني و جابجايي ايمن مسافر در جاده ناآشنا هستند و همين مسأله سالانه دهها هزار كشته در شريان‌هاي جاده‌اي كشور برجا مي‌گذارد.

تركيب تردد خودروها در جاده‌هاي كشور بسيار ناهمگون است. يعني در اغلب جاده‌هاي برون‌شهري از تريلي و كاميون و نفتكش گرفته تا اتوبوس مسافربري و خودروهاي شخصي و ادوات كشاورزي توامان در كنار يكديگر در حال تردد هستند. چنانچه هر يك از رانندگان اين قبيل وسايل نقليه اصول صحيح عبور و مرور در جاده و يا مراقبت از محموله خود را رعايت نكند، زمينه‌ساز خطر جدي براي ساير خودروهاي عبوري در جاده مي‌شود. بدتر آنكه بسياري از رانندگان حرفه‌اي و فعالان حمل و نقل جاده‌اي فاقد تجربه لازم فعاليت در جاده هستند و بدون سپري شدن دوره فعاليت در مسافت‌هاي كوتاه وارد عرصه زندگي در جاده‌هاي طولاني مي‌شوند.

طبق آمار پزشكي قانوني و پليس راه درصد بالايي از تصادفات منجر به فوت در جاده‌ها ناشي از خواب‌آلودگي و خستگي رانندگان وسايل نقليه سنگين است. از طرف ديگر تردد خودروهاي نيمه‌سنگين نظير وانت‌بار در جاده‌هاي كشور ضابطه‌مند نيست و هر فردي كه داراي گواهينامه پايه دو باشد با تهيه يك دستگاه وانت‌بار مي‌تواند، حجم زيادي بار را در جاده‌هاي كشور جابجا كند. اغلب رانندگان وانت‌بارها در جاده‌هاي برون‌شهري فاقد هرگونه اطلاعات شغلي و آگاهي از فنون صحيح حمل بار در جاده هستند. قطعاً صحنه‌هايي نظير حمل بار بيش از اندازه و يا بارگيري غلط توسط وانت‌بارها را در جاده‌هاي كشور مشاهده كرده‌ايد.

اينگونه ترددهاي غيرايمن به ويژه در ايام پرترافيك سال نظير تعطيلات تابستاني كه حضور خودروهاي شخصي در جاده‌ها افزايش مي‌يابد، عامل بروز تصادفات رانندگي است.

اين مسأله در كنار ساير مشكلات فيزيكي و كاستي علائم راهنمايي و رانندگي باعث شده تا آمار تصادفات جاده‌اي در كشور ما بسيار بالا باشد. اگرچه وزارت راه و ترابري و ساير دستگاه‌هاي مسئول در توسعه ايمني حمل و نقل جاده‌اي تلاش‌هاي گسترده‌اي براي بهبود شاخص فيزيكي و توسعه علائم هشداردهنده در جاده‌ها به عمل آورده‌اند ولي مادامي كه فعالان حمل و نقل جاده‌اي با اصول صحيح آمد و شد و جابجايي كالا در جاده آشنا نشوند نبايد انتظار موفقيت طرح‌هاي كاهش سوانح رانندگي را داشت.

اما آموزش مصرف‌ كنندگان و توليدكنندگان خدمات حمل و نقل جاده‌اي ساده نيست زيرا تحقيقات نشان مي‌دهد كه بيش از 60 درصد از رانندگان حرفه‌اي و فعالان حمل و نقل جاده‌اي تحصيلاتي در حدود پايان دوره ابتدايي و يا دوره راهنمايي تحصيلي دارند، بنابراين مفاد دوره‌هاي آموزشي و شيوه انتقال اصول صحيح حمل بار در برنامه‌هاي ترويجي بايد به گونه‌اي باشد كه براي گروه‌هاي مخاطب جذاب و قابل درك باشد. همچنين بايد تمام عوامل تأثيرگذار در ايمني جاده‌ها مانند رانندگان، مسافران، سازندگان جاده‌ها و توليدكنندگان خودرو تحت آموزش قرار گيرند تا حلقه آموزش و برنامه‌هاي ترويجي كامل شود. اگر تنها يكي از اين عوامل مورد توجه قرار نگيرد نتيجه دلخواه در افزايش ايمني به دست نخواهد آمد.

از بعد ديگر بايد بدانيم كه سوانح رانندگي سالانه بسياري از ذخاير و منابع مالي و انساني ما را در بي‌بهره‌ترين شكل، مصرف مي‌كند. اگر دنبال اصلاح الگوي مصرف منابع هستيم، بايد بينديشيم كه منابع خود را چگونه خرج مي‌كنيم؟ كشتار انسانها در سوانح رانندگي و يا در بهترين شكل ـ تبديل افراد كارآمد و مولد به معلولان و افراد غيرمولد و ناكارآمد در تصادفات جاده‌اي ـ هرگز با الگوهاي اصلاح الگوي مصرف منابع منطبق نيست و نمود واقعي اسراف منابع است.هرگاه به اين باور برسيم كه انسانها تنها داراي ارزش اجتماعي نيستند و ارزش اقتصادي كارآمدسازي يك انسان كمتر از قيمت جان او نيست، براي حراست از اين ثروت‌هاي اقتصادي و اصلاح الگوي مصرف آنها در توسعه فراگير كشور بيشتر دقت خواهيم كرد و سرمايه‌هاي خود را با حرص و تعصب بيشتري مراقبت مي‌كنيم.

نوشته : كامران نرجه

اين مقاله در تاريخ ۲۶ خرداد ۱۳۸۸ در صفحه ۱۷ روزنامه اطلاعات درج شده است



برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:
+ نوشته شده: ۲۱ ارديبهشت ۱۳۹۹ساعت: ۰۷:۰۹:۴۳ توسط:Saman موضوع:

بازار شناسي لتوني ( لاتويا )

موقعيت جغرافيايي

پهنه كشور: 64 هزار و 589 كيلومتر

كشورهاي هم مرز: بلاروس، استوني، ليتواني، روسيه

آب­ها و رودهاي مهم: درياي­بالتيك، خليج ريگا، رود اوگر

اراضي قابل كشت و زرع: 28 درصد از خاك كشور

مراتع طبيعي: 37 درصد از خاك كشور

پست­ترين نقطه: ساحل درياي بالتيك

بلندترين نقطه: تپه گايزين كالنز

وضع آب و هوا: بهار و پاييز پربارش با زمستان­هاي معتدل و تابستان خنك

ويژگي­هاي جمعيتي، بهداشتي و فرهنگي

كل جمعيت: 2 ميليون و 274 هزار نفر

درصد جمعيت زير 15 سال: 14 درصد

درصد جمعيت 15 تا 64 سال: 70 درصد

درصد جمعيت بالاتر از 64 سال: 16 درصد

نرخ رشد متوسط جمعيت: منفي67/0 درصد

تيره­هاي جمعيتي: لاتويايي، روسي، بلاروسي، اوكرايني، لهستاني

نرخ زاد و ولد: 24/9 در هزار

نرخ مرگ و مير: 66/13 در هزار

نرخ مهاجرت: منفي 26/2 در هزار (مهاجرپذير)

نرخ باروري: 27/1 زايمان در طول دوران باروري براي هر زن

اميد به زندگي در مردان: 08/66سال

اميد به زندگي در زنان: 85/66سال

درصد جمعيت مردان باسواد: 8/99 درصد

درصد جمعيت زنان باسواد: 8/99 درصد

مذهب: مسيحي (پروتستان 60 درصد، اورتدوكس 25 درصد، كاتوليك 15 درصد)

زبان رسمي: لاتويايي

آثار باستاني: ميدان آزادي، كليساي ريگا 

ويژگي­هاي سياسي و تقسيمات كشوري

نوع حكومت: جمهوري

پايتخت: ريگا

شهرهاي مهم: جلگاوا، ليپاجا، جورمالا، آلوكسن

بنادر مهم و مناطق آزاد تجاري: ريگا

نام و عنوان شخص اول كشور: وايرا وايك فريبرگا

نام رييس دولت: آيگاراس كالويتيس

نام مجلس : مجلس نمايندگان ملي

تعداد نمايندگان مجلس: 100 نفر

نام احزاب سياسي: حزب اول، حزب حقوق بشر، حزب آزادي، حزب ملي جنبش استقلال، حزب سبز، اتحاديه كشاورزان، حزب دمكراتيك كار، حزب سوسياليست، حزب راه، حزب مردم، حزب سوسيال دمكرات

عضويت در سازمان­هاي بين­المللي: كميسيون اقتصادي اروپا، بانك توسعه اقتصادي اروپا، اتحاديه اروپا، سازمان جهاني خواروبار و كشاورزي، آژانس بين­المللي انرژي اتمي، بانك بين­المللي ترميم و توسعه، سازمان بين­المللي هواپيمايي كشوري، اتاق بازرگاني
بين­المللي، جامعه بين­المللي توسعه، صندوق بين­المللي پول، سازمان بين­المللي بهداشت، سازمان بين­المللي كار، سازمان بين­المللي دريانوردي، سازمان بين­المللي پليس جنايي، كميته بين­المللي المپيك، سازمان بين­المللي هواشناسي، اتحاديه جهاني پست، سازمان
بين­المللي استاندارد، اتحاديه جهاني ارتباطات، سازمان پيمان آتلانتيك شمالي (ناتو)، سازمان منع تكثير سلاح­هاي شيميايي، سازمان ملل متحد، كميسيون توسعه و تجارت ملل متحد، كميسيون توسعه فرهنگي سازمان ملل متحد، سازمان جهاني مالكيت معنوي، سازمان جهاني تجارت

معاهدات بين­المللي امضا شده: آلودگي هوا، موافقتنامه تغييرات آب و هوا، پروتكل كيوتو، معاهده حراست گونه­هاي در حال انقراض گياهي و جانوري، پيمان محافظت از لايه اوزن، قانون آلودگي كشتي­ها، قانون دريا، معاهده دفن زباله­هاي خطرناك

ويژگي­هاي اقتصادي

واحد پول: لت (Lat)

ميزان توليد ناخالص داخلي : 08/35 ميليارد دلار

نرخ رشد اقتصادي: 9/3 درصد

تعداد نيروي كار: يك ميليون و 136 هزار نفر

نرخ بيكاري: 6/7 درصد

درآمد سرانه ملي: 15 هزار و 400 دلار

نرخ تورم: 6/3 درصد

ميزان بدهي­هاي خارجي: 9/18ميليارد دلار

مهمترين ذخاير معدني: سنگ مرمر، دولوميت، قلع

ميزان توليد نفت خام: حدود 200 بشكه در روز

مهمترين توليدات بخش كشاورزي: غلات، نيشكر، سيب­زميني، سبزيجات، گوشت، شير، تخم­مرغ

مهمترين توليدات بخش صنعتي: ريل، چوب، ماشين­آلات كشاورزي، مصنوعات فلزي، ماشين لباسشويي، راديو، فرآورده­هاي غذايي، منسوجات

ارزش صادرات: 9/6 ميليارد دلار

ارزش واردات: 3/10 ميليارد دلار

تركيب كالاهاي صادراتي: چوب، ماشين­آلات صنعتي، فلزات، منسوجات

تركيب كالاهاي وارداتي: ماشين­آلات صنعتي، مواد شيميايي، سوخت، وسايل نقليه، مواد غذايي

كشورهاي طرف دادوستد: آلمان، ليتواني، روسيه، استوني، لهستان، دانمارك، سوئد، بلاروس، فنلاند

ملاحظات:

 جمهوري اسلامي ايران با جمهوري لاتويا (لتوني) در پنج سال اخير هيچگونه رابطه اقتصادي نداشته است.

نوشته : كامران نرجه

اين مقاله در شماره بهمن ماه 1385 ماهنامه اتاق بازرگاني ايران درج شده است

 



برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:
+ نوشته شده: ۲۱ ارديبهشت ۱۳۹۹ساعت: ۰۷:۰۹:۴۲ توسط:Saman موضوع:

بازارشناسي استوني

 

موقعيت جغرافيايي

پهنه كشور: 45 هزار و 226 كيلومتر مربع

كشورهاي هم مرز: روسيه، لتوني

آب­ها و رودهاي مهم: درياي­بالتيك، خليج فنلاند، خليج ريگا، درياچه پايپوس

اراضي قابل كشت و زرع: حدود 13 درصد از خاك كشور

مراتع طبيعي: نزديك به 27 درصد از خاك كشور

پست­ترين نقطه: ساحل درياي بالتيك (هم سطح آب­هاي بين­المللي)

بلندترين نقطه: تپه ”شور موناماگي“

آب و هوا: تابستان­هاي خنك و زمستان­هاي سرد و ابري با بارش فراوان 

ويژگي­هاي جمعيتي، بهداشتي و فرهنگي

كل جمعيت: يك ميليون و 324 هزار نفر

درصد جمعيت زير 15 سال: 2/15 درصد

درصد جمعيت بين 15 تا 64 سال: 6/67درصد

درصد جمعيت بالاتر از 65 سال: 2/17 درصد

درصد متوسط نرخ رشد جمعيت: (64/0- درصد) ”جمعيت كاهنده“

تيره­هاي جمعيتي: استونيايي، روسي، اوكرايني، بيلوروسي، فنلاندي

نرخ زاد و ولد: 04/10 در هزار

نرخ مرگ و مير: 25/13 در هزار

نرخ مهاجرت: 2/13 - در هزار

نرخ باروري: 4/1 زايمان براي هر زن در طول دوران باروري

اميد به زندگي در مردان: 58/66 سال

اميد به زندگي در زنان: 83/77 سال

درصد جمعيت مردان باسواد: 8/99 درصد

درصد جمعيت زنان باسواد: 8/99 درصد

مذاهب: لوتريسم انجيلي (شاخه­اي از مسيحيت) 6/13 درصد، مسيحي ارتدوكس 8/12درصد، روش گرايان و پيروان ظهور مجدد حضرت مسيح 4/1 درصد

زبان رسمي: استونيايي

ويژگي­هاي سياسي و تقسيمات كشوري

نوع حكومت: جمهوري

پايتخت: تالين

شهرهاي مهم: پايد، موگا، تارتو، پارنو، والگا، پاليديسكي، ناروا

نام و عنوان شخص اول كشور: ”توماس هنريك ايلوس“ رييس جمهور

نام رييس دولت: ”اندروس آنسيپ“

نام احزاب سياسي: حزب مركزي استوني، اتحاديه مردمي استوني، حزب اصلاحات، حزب اتحاديه­هاي مردمي روسي، حزب سوسيال دمكرات، حزب ليبراليسم اجتماعي

عضويت در سازمان­هاي بين­المللي: بانك اقتصادي اروپا، بانك تحقيق و توسعه اروپا، اتحاديه اروپايي، سازمان خوار و بار و كشاورزي ملل متحد، آژانس بين­المللي انرژي اتمي، بانك بين­المللي ترميم و توسعه، سازمان بين­المللي هواپيمايي كشوري، اتاق بازرگاني بين­المللي، كنفدراسيون بين­المللي اتحاديه­هاي كارگري، صندوق بين­المللي پول، سازمان بين­المللي كار، بانك جهاني، سازمان بين­المللي هواشناسي، سازمان بين­المللي پليس جنايي، كميته بين­المللي المپيك، سازمان بين­المللي دريانوردي، اتحاديه جهاني پست، سازمان بين­المللي استاندارد، سازمان پيمان آتلانتيك شمالي (ناتو)، سازمان جهاني منع تكثير سلاح­هاي شيميايي، سازمان ملل متحد، كنفرانس توسعه و تجارت سازمان ملل متحد، سازمان توسعه فرهنگي ملل متحد، سازمان جهاني بهداشت، سازمان جهاني مالكيت معنوي، سازمان جهاني تجارت

معاهدات بين­المللي امضا شده: آلودگي هوا، آلودگي اكسيد نيتروژن، آلودگي گوگرد، تغييرات آب و هوا، پروتكل كيوتو، مناطق حفاظت شده، آلودگي كشتي­ها، حفاظت از لايه اوزن، دفن زباله­ها و پساماندهاي صنعتي

ويژگي­هاي اقتصادي

واحد پول: كروني

ميزان توليد ناخالص داخلي:34/23 ميليارد دلار

نرخ رشد اقتصادي: 5/10 درصد

تعداد نيروي كار: 670 هزار نفر

درآمد سرانه ملي: 17 هزار و 500 دلار

نرخ تورم: 1/4 درصد

ميزان بدهي­هاي خارجي: 03/1 1 ميليارد دلار

مهم­ترين ذخاير معدني: فسفريت، سنگ مرمر، دولوميت، خاك رس

ميزان توليد نفت خام: 6 هزار بشكه در روز

مهم­ترين­توليدات كشاورزي: گوجه­فرنگي، سيب­زميني،­صيفي­جات

مهم­ترين توليدات صنعتي: موتورهاي درون سوز، لوازم الكترونيكي، محصولات چوبي، منسوجات، تجهيزات مخابراتي و فناوري­هاي ارتباطي

ارزش صادرات: 4/7 ميليارد دلار

تركيب كالاهاي صادراتي: ماشين­آلات و تجهيزات صنعتي، چوب و الوار، كاغذ، منسوجات، فرآورده­هاي غذايي، مبلمان، فلزات، مواد شيميايي

ارزش واردات: 2/9 ميليارد دلار

تركيب كالاهاي وارداتي: ماشين­آلات صنعتي، محصولات شيميايي، منسوجات، تجهيزات حمل و نقل و محصولات چوبي

كشورهاي طرف دادوستد: فنلاند، آلمان، روسيه، سوئد، ليتواني، لتوني، چين، تركيه، گرجستان، بريتانيا

كالاهاي صادراتي به ايران: استوني كالايي به ايران صادر نمي­كند

كالاهاي وارداتي از ايران: كشمش، فرش دستباف، خرما، سنگ مرمر، دارو

مقدار و ارزش صادرات به ايران: صفر

مقدار و ارزش واردات از ايران: 236 هزار دلار 

ملاحظات:

ايران و استوني در طول سال­هاي پس از استقلال استوني داراي كمترين سطح روابط اقتصادي بوده­اند و متاسفانه براي بهبود روابط اقتصادي في­مابين تلاش جدي صورت نگرفته است. دو كشور اخيراً همكاري­هاي مخابراتي خود را آغاز كرده­اند ولي اطلاع دقيقي از توانمندي­هاي صنعتي يكديگر ندارند.    

نوشته : كامران نرجه Kamran  Narjeh

اين مقاله در شماره دي ماه ١٣٨٥ ماهنامه اتاق بازرگاني ايران درج شده است                       

 



برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:
+ نوشته شده: ۲۱ ارديبهشت ۱۳۹۹ساعت: ۰۷:۰۹:۴۱ توسط:Saman موضوع:

بازارشناسي ليتواني

 

موقعيت جغرافيايي

پهنه كشور: 65 هزار و 200 كيلومتر مربع

كشورهاي هم مرز: روسيه سفيد، لتوني، لهستان، فدراسيون روسيه

آب­ها و رودهاي مهم: درياي­بالتيك، خليج كورشيو­ماريوس، رودهاي­نيمان، نريس،  ونتا، ويلنيا و ده­ها درياچه­كوچك­و رودخانه­هاي محلي

اراضي قابل كشت و زرع: 35 درصد كل اراضي

مراتع طبيعي:8/44 درصد كل اراضي

پست­ترين نقطه: ساحل درياي بالتيك (هم سطح آب­هاي آزاد)

بلندترين نقطه: تپه ژوفين كالناس (293 متر)

آب و هوا: معتدل با تابستان­هاي خنك و زمستان­هاي پربارش

ويژگي­هاي جمعيتي، بهداشتي و فرهنگي

كل جمعيت: سه ميليون و 585 هزار نفر

درصد جمعيت زير 15 سال:5/15 درصد از كل جمعيت

درصد جمعيت بين 15 تا 64 سال: 1/69درصد از كل جمعيت

درصد جمعيت بالاتر از 65 سال: 5/15 درصد از كل جمعيت

درصد متوسط نرخ رشد جمعيت: 3/0- درصد) جمعيت كاهنده

تيره­هاي جمعيتي: ليتوانيايي، لهستاني، روسي، ترك، يوناني

نرخ زاد و ولد: 75/8 در هزار

نرخ مرگ و مير: 98/10 در هزار

نرخ مهاجرت: (71/0-) نفر به ازاي هر يكهزار نفر

نرخ باروري: 2/1 زايمان

اميد به زندگي در مردان: 2/69 سال

اميد به زندگي در زنان: 4/79 سال

جمعيت مردان باسواد: 7/99 درصد

جمعيت زنان باسواد: 6/99 درصد

مذاهب:  80 درصد كاتوليك ، بقيه ارتدوكس روسي، پروتستان

زبان رسمي: ليتوانيايي

ويژگي­هاي سياسي و تقسيمات كشوري

نوع حكومت: جمهوري

پايتخت: ويلي نيوس

شهرهاي مهم: آليتوس، اسكوداش، كائوناس، ايگنالينا، يوتنا، پانوژيش

نام و عنوان شخص اول كشور: والداس آدامكوس (رييس جمهور)

نام رييس دولت: گدي ميناس كركيلاس (نخست وزير)

تعداد نمايندگان مجلس : 141 نفر

نام احزاب سياسي: حزب تمدن دمكراسي، جنبش فعال ليتواني، اتحاديه ملي كارگران، حزب كار، گروه ليبرال و سياست ميانه، حزب ليبرال دمكرات، جنبش ليبراليستي دمكرات مسيحي ليتواني، اتحاديه سوسيال دمكرات ليتواني، اتحاديه جوانان نو ملي­گراي ليتواني

عضويت در سازمان­هاي بين­المللي: بانك ترميم و توسعه، اتحاديه اروپايي، سازمان بين­المللي خواروباروكشاورزي، آژانس بين­المللي انرژي اتمي، سازمان بين­المللي هواپيمايي كشوري، اتاق بازرگاني بين­المللي، كنفدراسيون جهاني اتحاديه­هاي كارگري، صندوق بين­المللي پول، سازمان بين­المللي كار، سازمان بين­المللي دريانوردي، سازمان بين­المللي پليس­جنايي، اتحاديه جهاني­پست، كميته بين­المللي المپيك، سازمان بين­المللي استاندارد، اتحاديه بين­المللي ارتباطات، سازمان همكاري­هاي آتلانتيك شمالي (ناتو)، سازمان جهاني منع تكثير سلاح­هاي شيميايي، سازمان ملل متحد، كميسيون توسعه تجارت سازمان ملل، سازمان توسعه صنعتي­ملل متحد،­كميسيون توسعه فرهنگي ملل متحد، سازمان بهداشت جهاني، سازمان جهاني مالكيت معنوي، سازمان جهاني هواشناسي، سازمان جهاني گردشگري، سازمان جهاني تجارت.

معاهدات بين­المللي امضا شده:  پروتكل كيوتو، قطعنامه آلودگي هوا، معاهده تغييرات آب و هوا، قانون دريا، آلودگي كشتي­ها، مناطق حراست شده ويژه، حفاظت از لايه اوزن، دفن زباله­ها

ويژگي­هاي اقتصادي

واحد پول: ليتاس

ميزان توليد ناخالص داخلي: ۴٩ ميليارد و 410 ميليون دلار

نرخ رشد اقتصادي:5/7 درصد

تعداد نيروي كار: يك ميليون و 610 هزار نفر

نرخ بيكاري: 18 درصد

درآمد سرانه ملي: 13 هزار و 700 دلار

نرخ تورم: 7/2درصد

ميزان بدهي­هاي خارجي: 5/12 ميليارد دلار

مهم­ترين ذخاير معدني: آهك، سنگ مرمر

ميزان توليد نفت خام: 12 هزار و 360 بشكه در روز

مهم­ترين توليدات كشاورزي: غلات، سيب­زميني، نيشكر، سبزيجات، فرآورده­هاي دامي

مهم­ترين توليدات صنعتي: ماشين­ ابزار، الكتروموتور، لوازم خانگي، نفت خام، كشتي و شناورهاي كوچك، مبلمان، منسوجات، ماشين­آلات كشاورزي، كمپوت و كنسرو مواد غذايي، جواهرات تراش خورده

ارزش صادرات: 10ميليارد و 950 ميليون دلار

تركيب كالاهاي صادراتي: مصنوعات فلزي، منسوجات­و پوشاك، تجهيزات­و ماشين­آلات­صنعتي، مواد شيميايي، چوب و الوار، مواد غذايي

ارزش واردات: 13 ميليارد و 330 ميليون دلار

تركيب كالاهاي وارداتي: مواد معدني، ماشين­آلات صنعتي، تجهيزات حمل و نقل، مواد شيميايي، پوشاك و منسوجات، فولاد

كشورهاي طرف دادوستد: روسيه، لتوني، آلمان، فرانسه، استوني، لهستان، سوئد، آمريكا، انگلستان، دانمارك

كالاهاي صادراتي به ايران: ميلگرد، الكتروموتورهاي صنعتي، راديو ضبط، ماشين ابزار، تيرآهن و فولاد، دستگاه­هاي ليزر، مته­هاي صنعتي، عدسي و منشور، لوازم آزمايشگاهي

كالاهاي وارداتي از ايران: انگور و كشمش، پسته، خرما، كوره­هاي صنعتي، كف­پوش، آبميوه، انجيرخشك، مبل چوبي، اجاق گاز

مقدار و ارزش صادرات به ايران: 5 ميليون و 785 هزار دلار

مقدار و ارزش واردات از ايران: دو ميليون و 114 هزار دلار

ملاحظات: ليتواني جزو جديدترين اعضاي اتحاديه اروپايي است كه هنوز پول واحد اروپا (يورو) در معاملات اقتصادي آن رواج ندارد. اين كشور تازه استقلال يافته شوروي سابق براي توسعه اقتصادي نيازمند اصلاح ساختار بخش دولتي و توسعه خصوصي­سازي است. طبق گزارش نهادهاي بين­المللي، بزرگترين مشكل اقتصادي ليتواني براي توسعه، فساد قابل توجه در ميان دستگاه­هاي دولتي است. جمهوري اسلامي ايران از ابتداي دوره استقلال ليتواني روابط سياسي و اقتصادي خود را با اين جمهوري برقرار كرده و اخيراً نيز موافقتنامه حمايت از سرمايه­گذاري مشترك و تفاهمنامه توسعه حمل و نقل كالا و مسافر ميان دو كشور به امضا رسيده است.

نبود خط مستقيم هوايي ميان ايران و ليتواني، عدم حمايت سيستم بانكي از صدور كالا به ليتواني و همچنين عدم شناخت تجار و بازرگانان ليتواني از توانمندي­هاي صنعتي ايران مهمترين موانع گسترش همكاري­هاي اقتصادي دو كشور است.

بازرگانان ليتواني به خريد فرآورده­هاي نفتي و پتروشيمي از ايران و فروش ماشين­آلات صنعتي بسيار علاقمندند ولي گسترش مناسبات بازرگاني دو كشور نيازمند تضمين پرداخت­هاي تجاري است. 

نوشته : كامران نرجه Kamran Narjeh

 اين مقاله در شماره آذر ماه ١٣٨۵ ماهنامه اتاق بازرگاني ايران درج شده است      



برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:
+ نوشته شده: ۲۱ ارديبهشت ۱۳۹۹ساعت: ۰۷:۰۹:۴۰ توسط:Saman موضوع:

بازار شناسي كرواسي

 

 موقعيت جغرافيايي

پهنه كشور: 56 هزار و 542 كيلومتر مربع

كشورهاي هم مرز: اسلووني، مجارستان، بوسني و هرزگوين، صربستان، مونته نگرو

آب­ها و رودهاي مهم: درياي آدرياتيك، رود لونجا، رود كوپا، رود دراوا، رود ساوا

اراضي قابل كشت و زرع: 25/8 درصد از مساحت كل كشور

مراتع طبيعي: 32 درصد از مساحت كل كشور

پست­ترين نقطه: ساحل درياي آدرياتيك (هم سطح آب­هاي آزاد)

بلندترين نقطه: تپه ”دينارا“ با 1830 متر ارتفاع

 ويژگي­هاي جمعيتي، بهداشتي و فرهنگي

كل جمعيت: چهار ميليون و 494 هزار نفر

درصد جمعيت زير 15 سال: 2/16 درصد

درصد جمعيت بين 15 تا 64 سال: 67 درصد

درصد جمعيت بالاتر از 64 سال: 8/16درصد

درصد متوسط نرخ رشد جمعيت: منفي خ03/0درصد جمعيت كاهنده

تيره­هاي جمعيتي: كروات، صرب، بوسنيايي، مجار، اسلاو، رومانيايي

نرخ زاد و ولد: 61/9 نفر به ازاي هر هزار نفر از جمعيت

نرخ مرگ و مير: 48/11نفر به ازاي هر هزار نفر از جمعيت

نرخ مهاجرت: 58/1 نفر به ازاي هر هزار نفر از جمعيت

نرخ باروري: 4/1 زايمان براي هر زن در طول دوران باروري

اميد به زندگي در مردان: 03/71 سال

اميد به زندگي در زنان:53/78 سال

درصد جمعيت مردان باسواد: 4/99 درصد

درصد جمعيت زنان باسواد: 8/97 درصد

مذهب : مسيحي كاتوليك (كليساي روماني) 87 درصد، مسيحي ارتدوكس 4/4 درصد، ساير شاخه­هاي مسيحيت 4/0 درصد، مسلمان 3/1 درصد

زبان رسمي: كرواسي

  ويژگي­هاي سياسي و تقسيمات كشوري

نوع حكومت: جمهوري

پايتخت: زاگرب

شهرهاي مهم: سيسكا، زادار، دوبراونيك

بنادر مهم: دوبراونيك، پلوس، سويت، سيبنيك، زادار

نام و عنوان شخص اول كشور: استپان مسيچ (رييس جمهور)

نام رييس دولت: دمير پولانجيچ (نخست وزير)

نام مجالس نمايندگان: مجلس قانونگذاري (با 152 كرسي)

نام احزاب سياسي: اتحاد كرواسي، اتحاديه دمكرات مسيحي كرواسي، اتحاديه دمكراتيك كرواسي، حزب راستگراي كرواسي، حزب بازنشستگان كرواسي، حزب مردم، حزب سوسيال ليبراليسم كرواسي، حزب احياي ثبات كرواسي، مركز دمكراتيك كرواسي، حزب مستقل دمكراتيك صرب، حزب سوسيال دمكرات

عضويت در سازمان­هاي بين­المللي: جامعه متحد بالكان، سازمان خواروبار و كشاورزي ملل متحد، بانك بين­المللي ترميم و توسعه، آژانس بين­المللي انرژي اتمي، سازمان بين­المللي هواپيمايي كشوري، اتاق بين­المللي بازرگاني، اتاق بين­المللي تعاون، كنفدراسيون بين­المللي اتحاديه­هاي كارگري، جامعه بين­المللي توسعه، صندوق بين­المللي توسعه كشاورزي، سازمان بين­المللي كار، صندوق بين­­المللي پول، سازمان بين­المللي دريانوردي، سازمان بين­المللي پليس جنايي، سازمان بين­المللي هواشناسي، اتحاديه بين­المللي پست، سازمان بين­المللي استاندارد، اتحاديه بين­المللي ارتباطات، جنبش عدم تعهد، سازمان جهاني منع تكثير سلاح­هاي شيميايي، سازمان ملل متحد، كميسيون توسعه و تجارت ملل متحد، سازمان توسعه فرهنگي ملل متحد، سازمان توسعه صنعتي ملل متحد، سازمان بهداشت جهاني، سازمان جهاني مالكيت معنوي، سازمان جهاني گردشگري، سازمان جهاني تجارت.

معاهدات بين­المللي امضا شده:  پروتكل آلودگي هوا، تغييرات آب و هوا، بيابان­زدايي، مناطق ويژه حراست شده، قانون دريا، زباله­هاي دريايي، حفاظت از لايه اوزون، آلودگي كشتي­ها.

 ويژگي­هاي اقتصادي

واحد پول: كونا

ميزان توليد ناخالص داخلي (GDP): 55 ميليارد و 790 ميليون دلار

نرخ رشد اقتصادي: 3/4 درصد

تعداد نيروي كار: يك ميليون و 710 هزار نفر

نرخ بيكاري: 18 درصد

درآمد سرانه ملي: 12 هزار و 400 دلار

نرخ تورم: 3/3 درصد

ميزان بدهي­هاي خارجي: 30 ميليارد و 620 ميليون دلار

ميزان كسري بودجه: كمتر از يك ميليارد دلار

مهم­ترين ذخاير معدني: نفت خام، زغال سنگ، بوكسيت، سنگ آهن با خلوص پايين، كلسيم، گچ، قير، سيلكا، ميكا، مرمر، نمك

ميزان توليد نفت خام: 20 هزار و 500 بشكه در روز

مهم­ترين توليدات كشاورزي: گندم، ذرت، نيشكر، آفتابگردان، نخود، كنجد، كلزا، لوبيا، انگور، فندق، صيفي­جات، سويا، سيب زميني، گوجه فرنگي و فرآورده­هاي دامپروري

مهم­ترين توليدات صنعتي: مواد شيميايي و پلاستيكي، ماشين ابزار، فلزات اساسي، فولاد، ورق­هاي آهن، شمش آلومينيوم، كاغذ، چوب، مواد مصرفي، منسوجات، كشتي­سازي، فرآورده­هاي نفتي، مواد غذايي و گردشگري

ارزش صادرات: 10ميليارد و 300 ميليون دلار

تركيب كالاهاي صادراتي: وسايل حمل و نقل، منسوجات، مواد شيميايي، سوخت و فرآورده­هاي غذايي

ارزش واردات: 18 ميليارد و 930 ميليون دلار

تركيب كالاهاي وارداتي: ماشين­آلات صنعتي، وسايل حمل و نقل، تجهيزات الكتريكي، مواد شيميايي، سوخت

كشورهاي طرف دادوستد: ايتاليا، آلمان، بوسني و هرزگوين، روسيه، اسلووني، اتريش، چين، فرانسه

كالاهاي صادراتي به ايران: قطعات خودرو، تجهيزات ريلي، ماشين ابزار صنعتي، دارو، مغزي مداد رنگي، مدارهاي الكتريكي، فيلم­ عكاسي، دستگاه­هاي راهسازي، واكسن­هاي دامپزشكي، تلمبه سوخت، ماشين­هاي نورد

كالاهاي وارداتي از ايران: فرش، گليم، اشياي مورد استفاده در آشپزخانه، خرماي خشك

مقدار و ارزش صادرات به ايران: 116 ميليون و 803 هزار تن كالا به ارزش 14 ميليون و 747 هزار دلار

مقدار و ارزش واردات از ايران: سه ميليون و 754 هزار تن كالا به ارزش دو ميليون و 474 هزار دلار

 

ملاحظات

مذاكرات كرواسي براي پيوستن به اتحاديه اروپايي از سال قبل و پس از آنكه بازرسان آژانس جنايات جنگي سازمان ملل (ICTY) همكاري زاگرب با اين آژانس را تاييد كردند، آغاز شده است.

وزراي خارجه كشورهاي عضو اتحاديه اروپايي اعتقاد دارند كرواسي در مقايسه با تركيه شرايط مساعدتري براي پيوستن به اين اتحاديه دارد.  از سوي ديگر، كرواسي خواهان پيوستن به پيمان آتلانتيك شمالي (ناتو) است.

اين كشور كوچك اروپايي قريب به 15 منطقه آزاد تجاري وصنعتي دارد كه نشان دهنده تمايل آن براي گسترش روابط تجاري با ساير كشورهاست. بنادر پولا، ريجكا، زادار، سيبنيك و اسپليت در اين كشور توانايي پذيرش كشتي­هاي عظيم تجاري را دارا هستند.

كرواسي روند بازسازي ويرانه­هاي جنگ بالكان را به سرعت طي كرده و اينك در صدد توسعه زيرساخت­هاي اقتصادي خود است. مناطق مرزي اين كشور در طول جنگ نسل­كشي در بوسني و صربستان از آسيب مصون نماند ولي كروات­ها با اتكا به فناوري­هاي صنعتي خود سريع­تر از پيش­بيني­ها كشور خود را بازسازي كردند و همين مساله منجر به تامين امنيت در اين كشور و توسعه صنعت گردشگري شده است. كرواسي تنها در سال گذشته بيش از هفت ميليارد دلار از محل گردشگري عايدي كسب كرد.

رويكرد جديد كرواسي به گسترش همكاري با ايران از اوايل سال گذشته و همزمان با سفر سه روزه سيدمحمد خاتمي رييس جمهوري وقت به اين كشور آغاز شد. در اين سفر علاوه بر وزير امور خارجه، وزراي اقتصاد و دارايي و صنايع و معادن رييس جمهوري اسلامي ايران را همراهي كردند. در اين سفر سه سند همكاري به امضاي طرفين رسيد. استپان مسيچ نيز در راس هياتي بلندپايه، دو سال پيش به تهران سفر كرده بود.

در مجموع تاكنون 23 موافقتنامه فرهنگي، سياسي و اقتصادي بين ايران و كرواسي به امضا رسيده كه زمينه گسترش روابط دوجانبه را فراهم مي­كند.

وزارت تعاون از طرف ايران و وزارت اقتصاد، كار و بازرگاني از سوي كرواسي رياست كميسيون مشترك اقتصادي دو كشور را به عهده دارند كه تاكنون چهار اجلاس برگزار كرده و موفق به امضاي تفاهمنامه همكاري در بخش بازرگاني و اقتصادي شده­اند.

بر مبناي تفاهمنامه منعقده بين دو كشور، ايران و كرواسي در زمينه آموزش فني در بخش تجاري و بازرگاني، مبادله محصولات توليدي، تسريع روابط بازرگاني، افزايش مبادلات تجاري، فعال­سازي بخش تعاون و برگزاري نمايشگاه­هاي تخصصي با يكديگر همكاري مي­كنند.

ناگفته نماند از چهار سال پيش تاكنون پروازهاي مستقيم تهران- زاگرب برقرار است كه در گسترش روابط بازرگاني في­مابين نقش به سزايي دارد.

كروات­ها تمايل شديدي به انتقال دانش و تجهيزات فني در بخش كشتي­سازي به ايران دارند. علاوه بر اين، كرواسي در سال­هاي اخير پيشرفت­هاي قابل توجهي در بخش برق و الكترونيك، نظام آموزشي، اكتشافات نفت و صنعت IT داشته است. جالب اينكه تنها در هشت ماهه نخست سال جاري ميلادي، بازار خدمات فناوري اطلاعات كرواسي نسبت به مدت مشابه سال پيش 3٣ درصد رشد كرده و به 230 ميليون دلار رسيده است كه مرهون افزايش 48 درصدي سرمايه­گذاري دولت مركزي كرواسي در اين رشته است.

با وجود موارد نامبرده و به رغم تلاش­هاي سفراي دو كشور، ميزان مبادلات دو كشور هيچگاه از 18 ميليون دلار در سال فراتر نرفته است در حالي كه كارشناسان اقتصادي معتقدند ايران و كرواسي ظرفيت توسعه روابط بازرگاني تا سقف 60 ميليون دلار در سال را دارند.

در حال حاضر ”محمدحسين فدايي فر“ سفير ايران در زاگرب و ”ماريان كمبول“ سفير كرواسي در تهران هستند. همچنين ”سيدعلي رياض“ از طرف ايران و ”شمسوتانكوويچ“ از طرف كرواسي رياست گروه دوستي پارلماني دو كشور را به عهده دارند.

نوشته : كامران نرجهKamran   Narjeh

 اين مقاله در شماره آبان ماه ١٣٨٣ ماهنامه اتاق بازرگاني ايران درج شده است

 



برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:
+ نوشته شده: ۲۱ ارديبهشت ۱۳۹۹ساعت: ۰۷:۰۹:۳۹ توسط:Saman موضوع:

بازارشناسي اسلواكي

 موقعيت جغرافيايي

پهنه كشور: 48 هزار و 845 كيلومتر مربع

كشورهاي هم مرز: اتريش، جمهوري چك، مجارستان، لهستان، اوكراين

رودها و آب­هاي مهم: رود دانوب، رود واه، رود بودروك

اراضي قابل كشت و زرع: حدود 30 درصد از خاك كشور

مراتع طبيعي: نزديك به 53 درصد از خاك كشور

پست­ترين نقطه: جلگه رودخانه بودروك با 94 متر ارتفاع از سطح دريا

بلندترين نقطه: كوه گرلاچوفسكي با 2 هزار و 655 متر ارتفاع

وضع آب و هوا: تابستان­هاي خنك و زمستان­هاي سرد و ابري يا بارش متناوب

  ويژگي­هاي جمعيتي، بهداشتي و فرهنگي

كل جمعيت: پنج ميليون و 439 هزار نفر

درصد جمعيت زير 15 سال: 7/16 درصد

درصد جمعيت بين 15 تا 64 سال: 3/71  درصد

درصد جمعيت بالاتر از 64 سال: 12 درصد

نرخ رشد متوسط جمعيت: 15/0 درصد

تيره­هاي جمعيتي: اسلواك، مجار، رومانيايي، اوكرايني

نرخ زاد و ولد: 65/10 نفر به ازاي هر يك هزار نفر از جمعيت

نرخ مرگ و مير: 45/9 نفر به ازاي هر يك هزار نفر از جمعيت

نرخ مهاجرت: 3/0 نفر به ازاي هر يك هزار نفر از جمعيت

نرخ باروري: 33/1 زايمان براي هر زن در طول دوران بارداري

اميد به زندگي در مردان: 76/70 سال

اميد به زندگي در زنان: 89/78 سال

درصد جمعيت مردان باسواد: 7/99 درصد

درصد جمعيت زنان باسواد: 6/99 درصد

دين رسمي: مسيحي كاتوليك 9/68 درصد از جمعيت

ساير اديان: مسيحي پروتستان 7/9 درصد، مسيحي روما 7/1 درصد، مسيحي ارتدوكس يك درصد

زبان رسمي: اسلواكي

  ويژگي­هاي سياسي و تقسيمات كشوري

نوع حكومت: جمهوري

پايتخت: براتيسلاوا

شهرهاي مهم: ترناوا، نيترا، بيستيريكا، مارتين، ترنسين، كوشيكا

نام و عنوان شخص اول كشور: ايوان گاسپاروويچ (رييس جمهور)

نام رييس دولت: روبرت فيكو

تعداد نمايندگان مجلس: 150 نفر

نام احزاب مهم سياسي: جنبش دمكرات مسيحي، حزب آزادي، توده دمكراسي اجتماعي، جنبش دمكراسي، جنبش دمكراتيك اسلواكي، حركت سياسي تمدن نوين، اتحاديه مردم، حزب كمونيست اسلواكي، اتحاديه مسيحيان و اسلواك­هاي دمكرات، جنبش ملي اسلواكي.

عضويت در سازمان­هاي بين­المللي: بانك اروپا، اتحاديه اروپايي، سازمان خواروبار كشاورزي ملل متحد، آژانس بين­المللي انرژي اتمي، بانك بين­المللي ترميم و توسعه، سازمان بين­المللي هواپيمايي كشوري، اتاق بازرگاني بين­المللي، كنفدراسيون بين­المللي اتحاديه­هاي كارگري، جامعه بين­المللي توسعه، صندوق بين­المللي پول، سازمان بين­المللي كار، سازمان بين­المللي دريانوردي، سازمان بين­المللي پليس جنايي، اتحاديه بين­المللي پست، سازمان بين­المللي استاندارد، اتحاديه بين­المللي مخابرات، جنبش عدم تعهد، سازمان پيمان آتلانتيك شمالي (ناتو)، سازمان كنفرانس اقتصاد و توسعه، سازمان جهاني منع تكثير سلاح­هاي شيميايي، سازمان ملل متحد، دبيرخانه دوره­اي سازمان ملل، كنفرانس توسعه و تجارت سازمان ملل متحد، سازمان توسعه­فرهنگي ملل متحد، سازمان بهداشت جهاني، سازمان بين­المللي مالكيت معنوي، سازمان جهاني هواشناسي، سازمان جهاني گردشگري و سازمان تجارت جهاني.

معاهدات بين­المللي امضا شده: آلودگي هوا، تغييرات آب و هوا، دفن زباله­ها، مناطق حراست شده، پروتكل كيوتو، بيابان­زدايي، حفاظت از لايه اوزن، قانون دريا، آلودگي كشتي­ها.

  ويژگي­هاي اقتصادي

واحد پول: كرون

ميزان­توليد ناخالص­داخلي (GDP): 87­ميليارد و 320­ميليون­دلار

نرخ رشد اقتصادي: 5/5 درصد

تعداد نيروي كار: 2 ميليون و 240 هزار نفر

نرخ بيكاري: 7/11 درصد

درآمد سرانه ملي: 16 هزار و 100 دلار

نرخ تورم: 7/3 درصد

ميزان بدهي­هاي خارجي: 26 ميليارد  و 940 ميليون دلار

مهم­ترين ذخاير معدني: سنگ آهن، مس، منگنز، نمك

ميزان توليد نفت خام: سه هزار و 800 بشكه در روز

مهم­ترين توليدات كشاورزي: غلات، صيفي­جات، نيشكر، نخود، لوبيا، انواع ميوه

مهم­ترين توليدات صنعتي: توليدات فلزي، فولاد، مواد غذايي فرآوري شده، كالاهاي الكترونيك، مواد شيميايي، فرآورده­هاي پتروشيمي، فيبرچوبي، ماشين­آلات صنعتي، كاغذ، سراميك، وسايل نقليه موتوري، منسوجات

ارزش صادرات: 32 ميليارد و 390 ميليون دلار

تركيب كالاهاي صادراتي: وسايل نقليه موتوري، ماشين­آلات صنعتي و كالاهاي­الكترونيكي، فلزات پايه، مواد شيميايي، فرآورده­هاي پلاستيكي

ارزش واردات: 34 ميليارد و 480 ميليون دلار

تركيب كالاهاي وارداتي: ماشين­آلات صنعتي و تجهيزات حمل­ونقل، كالاهاي مصرفي، سوخت، مواد شيميايي

كشورهاي طرف داد و ستد: آلمان، جمهوري چك، روسيه، اتريش، لهستان، مجارستان، ايتاليا

كالاهاي صادراتي به ايران: ماشين­آلات دباغي و چرم، مفتول فلزي، كائوچو، دارو، كنتور برق، مواد شيميايي، لوله­هاي فلزي، بلبرينگ، قطعات يدكي دستگاه­هاي چاپ

كالاهاي وارداتي از ايران: پسته، خرما، كشمش، كارتن خالي

مقدار و ارزش­صادرات به ايران: حدود­12­ميليون و­200­هزار دلار

مقدار و ارزش واردات از ايران: حدود 5/1 ميليون دلار

ملاحظات: جمهوري اسلواكي كه به تازگي به عضويت اتحاديه اروپايي پيوسته است، هنوز در زمره اتحاديه پول واحد ”يورو“ وارد نشده و براي رسيدن به اين مرحله راه زيادي در پيش دارد.

مبادلات تجاري ايران با اسلواكي بعد از جدايي اين كشور از جمهوري چك بيشتر به سمت جمهوري مذكور گرايش يافت و اسلواكي هيچ­گاه موفق نشد روابط خود با ايران را به سطح روابط همسايه­اش به ايران برساند. از طرفي برخي مشكلات سياسي در روابط دولت­هاي دو كشور مانع از گسترش مناسبات اقتصادي شركت­هاي دولتي شده است ولي بخش­هاي خصوصي دو كشور پتانسيل­هاي فراواني براي تقويت روابط في­مابين دارند.

نزديكي دو كشور به يكديگر، دسترسي آسان از طريق جاده، سطح مشترك زندگي ساكنين دو كشور و فرهنگ مصرف نزديك به هم زيرساخت­هاي اصلي روابط اقتصادي و صنعتي ايران و اسلواكي است. مضاف بر اينكه صندوق ضمانت صادرات ايران از سال پيش در سقف معيني از اعتبارات حمايتي، صدور كالا به اسلواكي را تضمين مي­كند كه باعث كاهش ريسك همكاري اقتصادي ميان تجار بخش خصوصي دو كشور است.

البته نبود خط مستقيم هوايي ميان ايران و اسلواكي و عدم شناخت تجار دو كشور از توانمندي­هاي اقتصادي يكديگر جزو موانع اصلي گسترش روابط تجاري في­مابين است.

در شش سال اخير اتاق بازرگاني و صنايع و معادن طي چند مرحله نسبت به دعوت از گروه­هاي تجاري و وابستگان اقتصادي اسلواكي براي ديدار از ايران و آشنايي با تجار بخش خصوصي اقدام كرده است.

نوشته: كامران نرجهKamran  Narjeh

اين مقاله در تاريخ مهر۱۳۸۵ در ماهنامه اتاق بازرگاني درج شده است

 



برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:
+ نوشته شده: ۲۱ ارديبهشت ۱۳۹۹ساعت: ۰۷:۰۹:۳۸ توسط:Saman موضوع:

عيار بخش خصوصي به محك دولت (گزارش توصيفي از يك رخداد خبري )

نظام بازرگاني كشور (اعم از تجارت داخلي و خارجي) در سال‌هاي اخير درگير مشكلات فراواني بوده كه بعضاً ريشه در ساير مسائل اقتصادي داشته و يا خود عاملي براي ايجاد مشكل در ديگر حوزه‌هاي اقتصادي شده است.

مشكلاتي نظير ركود اقتصاد جهاني و نوسان قيمت نفت و مواد اوليه در بازارهاي بين‌المللي و همچنين مسائلي مانند افزايش نرخ تورم و بيكاري و ثبات قيمت ارز در بازار داخلي، نظام بازرگاني ايران را در سال‌هاي اخير دستخوش تحولات عظيمي كرده و چالش‌هاي جدي مانند رشد تراز منفي تجارت غيرنفتي، عدم ثبات تعرفه‌هاي بازرگاني، كاهش صرفه اقتصادي صادرات غيرنفتي، نابساماني شديد در نظام صنفي و افزايش سوداگري در بازار داخلي را در پي داشته است.

برخي از معضلات نظام بازرگاني ايران نيز همانند ضعف قوانين صنفي و تجاري سابقه‌اي طولاني دارند كه راهكارهاي دولتي در سال‌هاي گذشته منجر به اصلاح آنها نشده است. در عين حال بعضي تصميم‌گيري‌ها در روند مبادلات خارجي ايران و تنظيم بازار داخلي آنچنان تأثير نامطلوبي بر ساير حوزه‌هاي اقتصادي گذاشته كه وزير بازرگاني را به عنوان مسئول اين بخش در هيأت دولت بارها در معرض بازخواست افكار عمومي، نمايندگان مجلس شوراي اسلامي و فعالان اقتصادي قرار داده است.

گاهي اين تعاملات پرسشگرانه موجب بيان صريح و شفاف نقاط ضعف نظام اقتصاد كشور از زبان وزير بازرگاني شده و سؤال‌كنندگان را قانع ساخته و گاهي پاسخ مسئولان وزارت بازرگاني به پرسش‌هاي عمومي قانع‌كننده نبود ه و موجب انتقاد از عملكرد اين وزارتخانه شده است.

نقطه اوج اين گونه تعاملات انتقادي هنگامي بود كه نمايندگان مجلس شوراي اسلامي در دوره هفتم، در آخرين جلسه كاري خود خواستار استيضاح وزير بازرگاني شدند ولي طرح موضوع استيضاح در ازدحام ساير برنامه‌هاي كاري مجلس به قدري به تأخير افتاد كه ساعت فعاليت روزانه مجلس و در پي آن عمر قانوني مجلس هفتم به پايان رسيد و البته گروهي از نمايندگان مجلس نيز امضاي استيضاح خود را در رايزني با نمايندگان وزارت بازرگاني پس گرفتند تا دكتر مسعود ميركاظمي همچنان بر مسند وزارت بازرگاني دولت نهم باقي بماند اما برخي سؤالات اساسي فعالان اقتصادي از عملكرد وزارت بازرگاني در دولت نهم همچنان به قوت خود باقي ماند و تصور بر اين بود كه در يكي از جلسات گفتگوي صريح فعالان بخش خصوصي با مسئولان دولتي (موسوم به نشست‌هاي صبحانه‌خوري اتاق بازرگاني) مجدداً مطرح شود.

اين جلسه كه براي بيستمين مرتبه طي دو سال اخير، ديروز در اتاق بازرگاني و صنايع و معادن تهران برگزار شد، اختصاص به طرح سؤالات باقيمانده فعالان اين بخش از وزير بازرگاني داشت.

در جلسات گذشته همواره فعالان بخش خصوصي به عنوان آغازكننده مباحث، سؤالات و انتقادهاي خود را از مسئول دولتي حاضر در جلسه طرح مي‌كردند و سپس پاسخ مسئول دستگاه دولتي مورد انتقاد ارائه مي‌شد ولي ديروز وزير بازرگاني در ابتداي جلسه طي سخناني خواستار اصلاح نگرش‌ها و دقت در ارزيابي‌ها نسبت به روند تجارت بين‌المللي شد.

دكتر ميركاظمي كه به همراه تمام معاونان خود به اين نشست آمده بود، در ادامه سخنان اوليه خود تأكيد كرد كه دولت علاقمند است تا اقتصاد كشور كاملاً غيرنفتي شود.

وي گفت: كاهش نرخ بيكاري و خشكيدن ريشه تورم و رشد نقدينگي و همچنين پايداري شاخص‌هاي مطلوب در اقتصاد خواست اصلي دولت است ولي بايد بررسي شود كه با روند اجرايي كه در پيش گرفته‌ايم، آيا مي‌توانيم به اين اهداف نائل شويم؟ آيا لازم است كه نگرش‌هاي خود را نسبت به بسياري از مؤلفه‌ها در نظام تجارت بين‌المللي تغيير دهيم؟

ميركاظمي گفت: بديهي است موفقيت در تعاملات تجاري جهان منوط به بهبود فضاي كسب و كار و همچنين ارتقاي بهره‌وري در بنگاه‌هاي اقتصادي است.

وزير بازرگاني تصريح كرد نوع نگرش ما به حمايت از بنگاه‌هاي اقتصادي در داخل كشور بايد تغيير يابد تا بتوانيم در سال‌ پايان سند چشم‌انداز توسعه كشور، قدرت اول منطقه باشيم.

وي گفت: اگرچه در سياست‌هاي ابلاغي مقام معظم رهبري در مورد اصل 44 قانون اساسي، توسعه فضاي رقابتي در اقتصاد كشور يكي از محورهاي اساسي است ولي ايجاد اين فضاي رقابتي همچنان در اقتصاد ما كم‌رنگ است.به گفته وي، در برخي از حوزه‌ها با وجود ورود بخش خصوصي هنوز فضا رقابتي نشده است.

به عنوان مثال در حوزه پولي و بانكي با وجود گشايش بانك‌هاي خصوصي ولي تغيير چنداني در رقابتي‌تر شدن فضاي پولي و بانكي ديده نشد.

دكتر ميركاظمي گفت: موفقيت در تجارت بين‌المللي و دستيابي به توسعه اقتصادي نيازمند يك نقشه راه و روش مشخص است. بايد براي تدوين چنين برنامه‌اي با يكديگر تعامل داشته باشيم و به نقطه واحدي برسيم.

به گفته وي، بررسي عملكرد صادرات غيرنفتي كشور در 4 سال نخست برنامه پنجساله چهارم توسعه كشور نشان مي‌دهد كه بيش از 5/57 ميليارد دلار كالا بدون احتساب ميعانات گازي از ايران صادر شده است و عملاً در اين بخش بسيار جلوتر از اهداف برنامه توسعه هستيم.

در حاليكه در كل پنجسال برنامه توسعه قبلي تنها 5/92 درصد از اهداف صادراتي كشور محقق شده بود.ميركاظمي ادامه داد: نسبت صادرات كشور به واردات نيز عليرغم برخي ادعاها بسيار خوب است.

ميركاظمي ادامه داد: نسبت صادرات به واردات كه در برنامه پنجساله دوم و سوم توسعه اقتصادي حدود 22 درصد بود، اينك بدون احتساب صادرات ميعانات گازي به 31 درصد افزايش يافته است و با احتساب صدور ميعانات گازي به 39 درصد بالغ مي‌شود.

وزير بازرگاني گفت: اينكه مي‌خواهيم تراز تجارت غيرنفتي ايران را به مدد كاهش واردات مثبت كنيم، تفكر اشتباهي است. هيچ كشور توسعه يافته‌اي خواستار صفركردن ميزان واردات خود براي مثبت‌كردن تراز تجاري نيست. از طرفي در مجموع 23 هزار ميليارد دلار تراز مبادلات تجاري كل كشور، نفت نيز به عنوان يك كالاي صادراتي تلقي مي‌شود و هيچ وقت در آمارهاي جهاني ،ميزان صادراتي نفتي جدا نمي‌شود. بنابراين با احتساب صادرات نفت، تراز تجاري ايران كاملاً مثبت است و برخي ادعاها در مورد منفي‌بودن تراز تجاري كشورمان نادرست است.

وزير بازرگاني تأكيد كرد: با اين حال بايد تلاش كنيم تا به تدريج صادرات غيرنفتي خود را افزايش و تراز منفي تجارت غيرنفتي كشور را كاهش دهيم.با پايان اين بخش از سخنان آغازين وزير بازرگاني، يحيي آل اسحاق رئيس اتاق بازرگاني و صنايع و معادن تهران به عنوان نخستين ميزبان سئوال‌كننده از وزير بازرگاني پرسيد: رابطه تورم با صادرات غيرنفتي در تصميم‌گيري‌هاي تجاري ايران چگونه است و آيا در اين برنامه‌ريزي‌ها تأثير رشد تورم و ثبات نرخ ارز موردتوجه قرار مي‌گيرد؟

وي همچنين از وزير بازرگاني پرسيد: در نظام بازرگاني ما عواملي نظير تعرفه‌هاي تجاري و برخي محدوديت‌هاي تعرفه‌اي چه جايگاهي دارند؟ آيا در تعيين نرخ تعرفه‌هاي تجاري دچار افراط و تفريط هستيم؟ شيوه صحيح و نقطه مطلوب تعرفه‌هاي تجاري براي حمايت از رشد توليد داخلي و صادرات غيرنفتي چيست؟

آل اسحاق همچنين خواستار اختصاص يك بانك اختصاصي نظير بانك اصناف به صادركنندگان غيرنفتي شد و پيشنهاد كرد سهام بانك تجارت به فعالان اين بخش واگذار شود.

آقاي حاج بابا يكي ديگر از اعضاي اتاق بازرگاني تهران نيز به عنوان پرسش‌كننده دوم به وزير بازرگاني گفت: دكتر احمدي‌نژاد رئيس‌جمهور ديد خوبي نسبت به بخش خصوصي ندارد و اغلب هدف او از بخش غيردولتي، بخش مردمي است.

وي از وزير بازرگاني پرسيد كه تفاوت بين بخش خصوصي و بخش مردمي چيست؟

حاج بابا نبود فضاي رقابتي در اقتصاد كشور را مرهون نابساماني شرايط كسب و كار و شاخص‌هاي نامتوازن اقتصاد كلان دانست و از اين ديدگاه وزير بازرگاني كه خواستار اصلاح رويه بنگاه‌داري بخش خصوصي براي ايجاد فضاي رقابتي در كشور شده بود، انتقاد كرد.

دكتر حسيني عضو ديگر اتاق بازرگاني تهران هم در اين جلسه توفيق صادرات غيرنفتي كشور در دولت نهم را مرهون افزايش قيمت كالاهاي صادراتي و نرخ ارز در سالهاي اخير دانست و اين نكته را كه رشد صادرات غيرنفتي به دليل سياست‌گذاري‌هاي دولت بوده رد كرد.

وي براساس آماري كه بصورت مكتوب در اختيار داشت، اعلام كرد: نسبت صادرات به واردات كشور در مقايسه با عملكرد برنامه‌هاي دوم و سوم با 4 سال اخير علي‌رغم ادعاي وزير بازرگاني نه تنها افزايش نيافته بلكه كاهش يافته است.

وي گفت: نسبت صادرات به واردات كه در طول برنامه دوم و سوم توسعه 22 درصد بود اينك به 18 درصد تنزل يافته است. بنابراين حدود 15 درصد از اهداف صادراتي برنامه چهارم توسعه انحراف داريم و عقب هستيم.

آقاي طباطبائي بيدگلي نيز به نمايندگي از تشكل‌هاي صنايع لبني كشور از عملكرد وزارت بازرگاني در جلوگيري از افزايش قيمت فرآورده‌هاي توليدي اين بخش انتقاد كرد.

وي گفت: عمده هزينه توليد محصولات لبني در واحدهاي صنعتي به قيمت شيرخام در كشور باز مي‌گردد. اگرچه قيمت شيرخام در ماه‌هاي اخير در اغلب نقاط دنيا كاهش يافته ولي ميزان تنزل قيمت شير خام در ايران بسيار كمتر از ساير نقاط دنياست. از سوي ديگر با حمايت وزارت جهاد كشاورزي از تبديل شيرخام به شيرخشك تقاضاي خريد اين محصول بالا رفته و قيمت اين محصول پايين نخواهد آمد.

طباطبائي بيدگلي ادامه داد: با نزديك شدن به ماه‌هاي مرداد و شهريور و افزوده شدن تقاضاي خريد شيرخام در سبد مصرفي مدارس و دانشگاهها، احتمال كاهش قيمت اين محصول از بين خواهد رفت بنابراين ميزان سوددهي توليد شير خام به فرآورده‌هاي لبني كاهش مي‌يابد. اين در حاليست كه وزارت بازرگاني اجازه افزايش قيمت محصولات لبني را در سال 88 به واحدهاي صنعتي نمي‌دهد.

وي گفت:‌اي كاش وزارت بازرگاني علي‌رغم ادعاي هميشگي خود از دخالت در نظام قيمت‌گذاري محصولات لبني خودداري مي‌كرد و اجازه مي‌داد قيمت‌ها برمبناي شرايط عرضه و تقاضا در فضاي آزاد تعيين شوند.

آقاي سليمي يكي از اعضاي اتاق بازرگاني تهران نيز نظر وزير بازرگاني در مورد ادغام اين وزارتخانه در وزارت صنايع را جويا شد و گفت: آيا اين ادغام به نفع صادرات غيرنفتي كشور است يا خير؟

وي گفت: رشد اقتصادي كشور بدون شك نيازمند جذب سرمايه‌گذاري خارجي است كه خود به بهبود مسائل سياسي و تعامل با كشورهاي خارجي نياز دارد. آيا دولت نهم با جذب سرمايه‌گذاري خارجي براي رشد اقتصادي كشور موافق است؟

ديگر پرسش‌كننده اين جلسه آقاي يكتا دبير اتحاديه صادركنندگان صنايع نساجي ايران بود كه از وزير بازرگاني در مورد نحوه پرداخت جوايز صادراتي سؤال كرد.

وي گفت: تاخير در پرداخت جوايز صادركنندگان انگيزه آنها را براي ادامه كار صادراتي از بين مي‌برد.

اين در حاليست كه پرداخت به روز جوايز صادراتي تا امروز با مشكل روبرو بوده و حداقل 27 ميليون دلار از جوايز معوق صادركنندگان صنايع نساجي ايران از سال 1380 تاكنون پرداخته نشده است.

وي همچنين خواستار تغيير مكانيزم تشويق صادركنندگان و عمل به بسته حمايتي صادرات تدوين شده از سوي اتاق بازرگاني براي ايجاد انگيزه توسعه صادرات غيرنفتي شد.

آقاي ميري از تشكل صادركنندگان زعفران استان خراسان نيز تصميم اخير وزارت بازرگاني در مورد ضرورت بسته‌بندي محصول صادراتي زعفران را عامل بزرگي براي كاهش ميزان صادرات در اين بخش دانست و گفت: زعفران قبلاً در بسته‌بندي 1/0 گرم تا 500 گرمي به خارج صادر مي‌شد، ولي مطابق دستورالعمل جديد سازمان توسعه تجارت ايران حداكثر وزن زعفران در بسته‌بندي‌هاي صادراتي بايد 30 گرم باشد.

ميري گفت: 60 درصد از زعفران صادراتي ايران به كشورهاي ديگر استفاده صنعتي دارد و خريداران آن خواستار عرضه زعفران در بسته بندي‌هاي بزرگتر هستند.

وي گفت: از سوي ديگر ناچاريم براي صادرات زعفران 5 درصد ماليات بيشتر بپردازيم كه اين مساله نيز به توسعه صادرات زعفران لطمه مي‌زند.

آقاي ريگي از اعضاي اتاق بازرگاني زاهدان نيز در اين جلسه خواستار عمل به قانون تجارت ترجيحي (PTA) با پاكستان شد و گفت: علي‌رغم آنكه قانون تجارت ترجيحي با اين كشور در مجلس تصويب شده و قرارداد تجارت ترجيحي نيز ميان وزراي بازرگاني دو كشور امضاء شده ولي ساير دستگاه‌ها همچنان مطابق مقررات بخشي رفتار مي‌كنند. به عنوان مثال گمرك مفاد اين قانون را رعايت نمي‌كند و براي صدور مجوز صادرات، تاييديه گواهي مبدا را از مقامات بالادستي مطالبه مي‌كند.

وي همچنين خواستار واگذاري سردخانه بزرگ دولتي زاهدان به صادركنندگان اين منطقه در راستاي حمايت از صادركنندگان غيرنفتي و عمل به سياست‌هاي اصل 44 قانون اساسي شد.

اين گفته آقاي ريگي به سرعت مورد موافقت مجيد پارسانيا معاون وزير بازرگاني و رئيس سازمان بازرگاني دولتي كه در جلسه حضور داشت قرار گرفت.آقاي عجايبي به نمايندگي از صادركنندگان گل و گياه نيز به عنوان آخرين سؤال‌كننده از وزير بازرگاني در جلسه ديروز از عدم همكاري مطلوب رايزن‌هاي بازرگاني ايران با صادركنندگان در كشورهاي مشترك‌المنافع انتقاد كرد و خواستار حمايت مالي بيشتر از سوي دولت براي تجهيز پايانه صادراتي گل و گياه در تهران شد.

در ادامه اين نشست وزير بازرگاني فرصت يافت تا به سؤالات و انتقادهاي مطرح شده پاسخ گويد.

وي در پاسخ به يحيي آل‌اسحاق گفت: واگذاري يك بانك به فعالان اتاق بازرگاني قابل بررسي است و جاي مذاكره دارد.

ضريب همبستگي نرخ تورم با سياست‌هاي صادراتي نيز كه در سؤال رئيس اتاق بازرگاني تهران طرح شده بود، از سوي وزير بازرگاني به عنوان يك شمشير دولبه معرفي شد.

وزير بازرگاني گفت: بررسي‌هاي آماري نشان مي‌دهد كه ضريب همبستگي بين كالاهاي وارداتي با قيمت تمام شده توليدات داخلي از سال 1338 تا سال 1386 بيش از 95 درصد بوده است.

از سوي ديگر بر مبناي گزارش بانك مركزي طي سال 1380 تا 1386 سهم كالاهاي واسطه‌اي در كل واردات كشور حدود 12/68 درصد بوده و 8/20درصد از واردات كشور به كالاهاي سرمايه‌اي اختصاص داشته است مابقي كالاها كه حدود 11درصد از كل واردات كشور را شامل مي‌شوند، كالاي مصرفي بوده‌اند.

وي گفت:‌ اگر مي‌خواهيم در مورد كنترل واردات بحث كنيم بايد بدانيم كه چه نوع كالاهايي به كشور وارد مي‌شوند تا رقابت‌پذيري را در داخل كشور كاهش ندهيم.وزير بازرگاني افزود: اگر فقط با اهرم نرخ ارز بخواهيم از صادرات غيرنفتي حمايت كنيم، اشتباه كرده‌ايم.

وي گفت: همه كشورهاي دنيا درصدد حفظ قدرت پول ملي خود هستند و اين يكي از وظايف بانك مركزي ماست كه مانع از كاهش ارزش پول ملي كشور شود. بنابراين كاهش ارزش پول ملي به بهانه حمايت از صادرات غيرنفتي غلط است و تورم‌زاست.

وزير بازرگاني گفت:‌ اكنون با ديدگاههاي متفاوتي از سوي فعالان بخش خصوصي براي تعيين نرخ ارز روبرو هستيم و همين چندگانگي موجب كندي تصميم‌گيري‌ها شده است. گروهي خواستار كاهش وگروهي خواستار افزايش نرخ ارز هستند.

وي گفت: بخش خصوصي بايد چندزباني در ميان خود را كنار بگذارد و به يك وحدت برسد.وي گفت: بالا بودن نرخ تعرفه‌هاي وارداتي در كشور، ايران را جزو 5 كشور اول جهان در اين شاخص قرار داده است.

وزير بازرگاني گفت: واردات كالا به كشور بي‌رويه نيست بلكه افزايش نرخ تعرفه‌هاي وارداتي بي‌رويه است.

وي گفت: چرا فعالان اقتصادي ما از ورود كالاي كشورهاي همسايه به ايران وحشت دارند. آيا با اين قبيل تفكرات مي‌توانيم قدرت اول اقتصادي منطقه بشويم.

ميركاظمي ادامه داد: هريك از بخش‌هاي اقتصادي فقط براساس خواسته بخشي خواستار اصلاح نرخ تعرفه واردات كالاست. بخشي‌نگري فعالان اقتصادي بزرگترين لطمه را به بازرگاني خارجي ما مي‌زند.

وي گفت: هريك از كشورهاي همسايه ما اينك در 5تا7 همگرايي منطقه‌اي عضويت دارد ولي تعرفه‌هاي وارداتي ما به قدري بالاست كه امكان عضويت در هيچيك از ترتيبات منطقه‌اي را نداريم. با اين حال هنوز برخي معتقدند كه تعرفه‌هاي وارداتي در كشور بايد افزايش يابد.

وي گفت: با احتساب ماليات برارزش افزوده و ماليات علي‌الحساب بر درآمد متوسط تعرفه‌هاي وارداتي ايران حدود 33 درصد است. اين رقم در سال 1383 حداكثر 23 درصد بود و در سالهاي اخير مرتباً افزايش يافته است. اتفاقاً دولت تعرفه را در بخش كالاهاي مصرفي به شدت افزايش داده و در برخي موارد تا 100 درصد بالا برده است ولي برخي از منتقدين دولت را متهم به واردات بي‌رويه كالا مي‌كنند.

ميركاظمي گفت: تجربه ثابت كرده كه هر جا تعرفه واردات افزايش يافته، بهره‌وري در بخش توليد كاهش يافته است و انگيزه براي ورود كالاي خارجي در همان بخش افزايش يافته است.

وي گفت: اگر تعرفه واردات پنبه را كاهش دهيم، بخش كشاورزي معترض مي‌شود و اگر افزايش دهيم صنايع نساجي اعتراض مي‌كنند. بخش خصوصي بايد به يك نقطه مشترك برسد و ديدگاههاي خود را در مراجع تصميم‌گيري از يك كانال رسمي و مشترك بيان كند ولي در حال حاضر چنين اشتراك نظري در بين فعالان بخش خصوصي وجود ندارد.وزير بازرگاني انتقاد آقاي حاج بابا را نيز كاملاً اشتباه دانست و گفت: اين سخن كه رئيس جمهور حامي بخش خصوصي نيست را به شدت رد مي‌كنم زيرا براي حمايت از اين بخش بيشتر اختيارات خود را به من واگذار كرده است.وي اين انتقاد را نيز كه دولت بنگاههاي بخش خصوصي را مسئول نبود فضاي رقابتي در كشور مي‌داند، رد كرد و گفت: براي ايجاد فضاي رقابتي بايد محيط كسب و كار در كشور مناسب شود و توأمان بهره‌وري در بنگاه‌ها افزايش يابد.

وي گفت: امروز نفت گاز را با پرداخت يارانه و به قيمت هر ليتر 165 ريال به بخش خصوصي عرضه مي‌كنيم اما آيا حمل و نقل در كشور ما ارزان است؟

چرا متوسط عمر ناوگان حمل و نقل بسيار بالاست؟ چرا صنايع ما بهره‌ور نيست؟ آيا كشورهاي همسايه ما به همين ميزان يارانه به صنايع خود مي‌پردازند؟ اصلاً ما چند شركت حرفه‌اي در تجارت جهاني داريم؟ همه اين نكات نشان مي‌دهد كه علاوه بر سالم‌سازي فضاي كسب و كار بايد ميزان بهره‌وري در بنگاه‌هاي بخش خصوصي افزايش يابد.

ميركاظمي در پاسخ به طباطبائي بيدگلي نيز گفت: دولت هرگز خواستار دخالت در قيمت‌گذاري محصولات لبني نيست. فقط اجازه افزايش قيمت در محصولات يارانه‌اي سبد مصرفي خانوار را نمي‌دهد و مابقي محصولات خارج از اين سيستم را به نظام عرضه و تقاضا واگذار كرده و بهتر است صنايع لبني با دامداران به توافق برسند تا توليد محصولات لبني براي آنها به صرفه شود.

وي ادغام وزارت بازرگاني در وزارت صنايع را به نوع نگرش نسبت به تجارت منوسط كرد و گفت اگر نگاه به اين بخش برون‌مرزي باشد، اين ادغام به سود همگان خواهد بود ولي تجربه نشان مي‌دهد كه عمده نگرش‌ها به تجارت، داخلي است.وي اضافه كرد عملكرد سياست خارجي ايران در دولت نهم ثابت مي‌كند كه ميزان جذب سرمايه‌گذاري خارجي يكي از ملاك‌هاي اساسي رشد اقتصادي است و اينك نگاه اغلب كشورها نسبت به جمهوري اسلامي ايران اصلاح شده و به كشور ما به عنوان يك كشور مقتدر نگاه مي‌كنند.

دكتر مهدي غضنفري رئيس سازمان توسعه تجارت نيز در ادامه اين جلسه تاكيد كرد: از 29 مهر ماه گذشته تاكنون تمام جوايز صادراتي به روز پرداخت شده و مقرر شده معوقه‌هاي جوايز نيز به صورت سهام شركت‌هاي بورسي به قيمت روز تابلو بورس اوراق بهادار به صادركنندگان پرداخت شود.

وي همچنين عرضه زعفران صادراتي در بسته بندي كمتر از 30 گرم را به نفع صادرات كشور دانست و گفت: اين كار مانع از عرضه زعفران ايران توسط كشورهاي ديگر مي‌شود.

وي تاكيد كرد كه رايزن‌هاي بازرگاني ايران در خارج از كشور دائماً در حال ارزيابي هستند و چنانچه مرتكب اشتباه شوند، قطعاً عوض خواهند شد.وزير بازرگاني دوباره به سخنان خود ادامه داد و گفت: روند مبادلات تجاري ايران و پاكستان با سفر هفته گذشته وزير بازرگاني اين كشور به تهران در حال رشد است و تمام مشكلات اين حوزه به زودي برطرف مي‌شود.وي در انتها در پاسخ به نماينده صادركنندگان گل و گياه از حمايت‌هاي دولت سخن گفت و افزود: ما آماده‌ايم تا 50 درصد از هزينه حمل هوايي صادرات گل و گياه كشور را پرداخت كنيم.وزير بازرگاني گفت: وقت آن رسيده كه بخش خصوصي نيز جيب خود را بتكاند و به صادرات غيرنفتي كمك كند.

نوشته : كامران نرجه Kamran  Narjeh

اين گزارش در تاريخ ۲۹ ارديبهشت ۱۳۸۸ در صفحه ۱۷ روزنامه اطلاعات درج شده است



برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:
+ نوشته شده: ۲۱ ارديبهشت ۱۳۹۹ساعت: ۰۷:۰۹:۳۷ توسط:Saman موضوع:

زنجير ناآگاهي در پاي زنجيره تامين

 

اصلاح روشهاي سنتي تأمين و توزيع كالا در ايران و افزايش كارآيي عملكرد زنجيرة تأمين در كشور به عنوان پيش نياز توسعه اقتصادي نيازمند فرهنگ‌سازي و ارتقاء سطح آگاهي فردي و گروهي هر يك از حلقه‌هاي اين زنجيره است.

زنجيره تأمين كالا عبارتست از تمام فرآيندها و فعاليت‌هاي مرتبط با جريان كالا در جامعه، از مرحله تهيه مواد اوليه تا مرحله دستيابي مصرف‌كننده به كالاي نهايي كه اين زنجيره در كشور ما به دليل گستردگي حوزه جغرافيائي توليد، توزيع و مصرف و تعدد و فرسودگي شبكه‌هاي مختلف در هر يك از حوزه‌هاي فوق داراي پيچيدگي مضاعفي است.

به بيان ديگر هر گونه فعاليت اقتصادي و اجتماعي كه نياز مصرف‌كنندگان را به توليدكنندگان منتقل مي‌كند و آنها را مجاب به استفاده از مواد اوليه و توليد يك كالا و قراردادن آن در شبكه توزيع و ارسال به مصرف‌كننده مي‌سازد، حلقه‌هاي به هم پيوسته يك زنجير را تشكيل مي‌دهد كه به مجموعه آنها «لجستيك يا زنجيره تأمين» مي‌گويند.

اين حلقه‌هاي متعدد و پيچيده شامل تمام منابع اوليه، توليد‌كنندگان، انبارداران، توزيع‌كنندگان، مصرف‌كنندگان و مسيرهاي دسترسي و ارتباط هر يك با ديگري و شيوه‌هاي رفتاري آنها مي‌شود كه اصلاح و استانداردسازي آنها بدون ارتقاي فرهنگي هر يك از اجزاء غيرممكن است.

بررسي عملكرد زنجيره تأمين كالا در ايران نشان مي‌دهد مشكلاتي نظير نوسان قيمت و يا كمبود يك كالا در حوزه‌هاي مختلف جغرافيائي و بروز رفتارهاي سوداگرانه نظير تقلب، گرانفروشي، كم‌فروشي و احتكار بطور مستقيم ناشي از نبود فرهنگ و آگاهي‌هاي عمومي و تخصصي در ميان اجزاي اين شبكه گسترده است.از طرفي فرسودگي شديد نيروي انساني و تجهيزات اين شبكه در كنار حمايت از منافع اقتصادي به ويژه در حوزه اصناف مانع از تحقق برنامه‌هاي اصلاحي در زنجيره تأمين مي‌شود.در زنجيرة فعلي تأمين كالا و خدمات به دليل ناكارآمدي ابزار و روابط ميان اجزاء، حقوق مصرف‌كنندگان اصلي‌ترين قرباني است كه هيچگاه رعايت نمي‌شود.اين نظام سنتي و مقاوم اينك به توده‌اي سخت و غيرقابل انعطاف مبّدل شده كه از مشاركت با هرگونه برنامه اصلاحي مغاير با مطاع اقتصادي خود سرباز مي‌زند.

در عين حال ناآگاهي‌هاي تجربي و كلاسيك موجب شده تا برنامه‌هاي هدايت‌شده و منسجم‌ براي اصلاح و بهبود كارآيي زنجيره تأمين در ادوار گذشته با مقاومت و تعصبات خاص در برخي لايه‌هاي اجتماعي روبرو گردد و عملاً از سرعت اجرا و شدت بهره‌وري آن كاسته شود.

طرحهايي نظير توسعه شبكه فروشگاههاي زنجيره‌اي مدرن، ضرورت رعايت ضوابط صنفي اعم از نصب برچسب قيمت، بسته‌بندي مناسب، ارائه فاكتور فروش و عرضه كالاي باكيفيت به مشتريان در سالهاي گذشته به دليل فراهم‌نشدن بستر فرهنگي اصلاح زنجيره تأمين با موفقيت چنداني روبرو نبوده‌اند و بعضاً با شكست مواجه شده‌اند.نظام ملي طبقه‌بندي و خدمات شناسه كالا نيز كه طي 4 سال گذشته سرمايه‌گذاريهاي كلاني براي پياده‌سازي آن در بخش‌هاي مختلف زنجيره تأمين ايران صورت گرفته، به دليل عدم توجه به بسترسازي فرهنگي و نبود انگيزه و امكانات اجرا در بين فعالان اقتصادي تاكنون توفيقي كمتر از هياهوي تبليغي مجريان خود داشته و همچنان با مقاومت‌هاي شديدي در حوزه‌هاي توليد، توزيع و حتي مصرف روبروست، تا جائي كه به اعتراف مسئول اجراي اين طرح با گذشت 3 سال و اندي از آغاز طرح در كشور هنوز 98 درصد از توليدكنندگان و توزيع‌كنندگان كالا و خدمات به آن نپيوسته‌اند.

اين گونه فشارهاي قانوني و اجرايي، مادامي كه بدنه اصلي شبكه به لحاظ حفظ منافع فردي از همراهي با آن خودداري مي‌كند و از طرف ديگر امكانات سخت‌افزاري و نرم‌افزاري براي اجراي طرح مذكور در جامعه وجود ندارد، آب در هاون كوبيدن است و راه به جايي نمي‌برد. اتفاقاً هرگونه اجبار به اجراي اين طرح نيز ناشي از ناآگاهي مجريان آن مي‌باشد.در چنين شرايطي عقلانيت حكم مي‌كند كه قبل از اجراي اجباري طرح مذكور تمام تجهيزات لازم در شبكه ايجاد و فرهنگ استفاده از آنها در ميان اجزاء شبكه ترويج شود.

در واقع شبكه سنتي صنفي كه با روش‌هاي دنياي مدرن بيگانه است مهمترين مانع در برابر بوجودآمدن زنجيره تأمين است، حال آنكه ممكن است برخي با فرافكني بخواهند مسووليت آنرا بر دوش مردم بگذارند.

اصناف مالا محاله بايد بپذيرند كه در برابر منافعشان بايد هزينه‌هايي را برعهده گيرند، خود را با دنياي مدرن وفق دهند و «رقابت» را در برابر انحصارطلبي، به رسميت بشناسند. در شرايط حاضر «رقابت» ايجاب مي‌كند تا سود به حداقل برسد و كيفيت كالاها و خدمات به حداكثر افزايش يابد. اين اتفاق با عادات و پيشينه اصناف ما در تضاد است و همين امر، مقاومت‌هايي بوجود آورده است كه عبور از اين مقاومت‌ها، به رغم خواست و ميل اصناف، يگانه راه سامان‌يافتن ساختار كهنه و ناكارآمد اصناف است.

نوشته: كامران نرجه   Kamran  Narjeh

اين يادداشت در تاريخ ۲۷ ارديبهشت ۱۳۸۸ درصفحه ۱۸ روزنامه اطلاعات درج شده است



برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:
+ نوشته شده: ۲۱ ارديبهشت ۱۳۹۹ساعت: ۰۷:۰۹:۳۷ توسط:Saman موضوع:

تولد رقابت در مرگ انحصار

 

قدرت رقابت يك كالا با محصول مشابه در بازار كه از آن در نظام بازرگاني به عنوان «رقابت‌پذيري در توليد» ياد مي‌شود؛ مهمترين شاخص ارزيابي موفقيت توليدكننده آن كالاست.

وقتي مصرف‌كنندگان خريد و استفاده از يك كالا را به دليل كيفيت، قيمت و يا شرايط كاربرد بهتر نسبت به كالاي مشابه آن در بازار ترجيح مي‌دهند، كالاي اول نسبت به كالاي مشابه دوم داراي قدرت رقابت بيشتر و توليدكننده آن در تسخير بازار مصرف موفق‌تر است.

به عبارت ديگر رقابت‌پذيري تجاري يعني جلب توجه در بازار و تأمين حداكثر خواست مصرف‌كننده در مقايسه با كالاهاي ديگر تا مرحله‌اي كه ميزان فروش يك محصول توليدي بيشتر از ميزان فروش محصولات ديگر شود.

دستيابي به چنين جايگاهي و جلب توجه براي مصرف‌كننده راههاي مختلفي دارد و كالايي كه بيشترين مزاياي زير را داشته‌ باشد مسلماً قدرت رقابت‌پذيري افزون‌تري در بازار خواهد داشت.

كالاها براي كسب قدرت رقابت يا بايد از مواد اوليه با كيفيت و فرآيند توليد مطلوب استفاده كنند و يا اينكه قيمت پايين‌تري نسبت به اجناس مشابه خود داشته باشند.

يكي ديگر از راههاي رقابت‌پذيري در بازار ارائه خدمات پس از فروش به مشتريان و حمايت از آنان در برابر انتخاب كالاست.

بديهي است محصولي كه تمام اين مزاياي توليدي را داشته باشد از قدرت رقابت بيشتري در بازار برخوردار است.

از طرف ديگر يك واحد صنعتي حتي اگر بهترين تجهيزات فني و مهندسي را در اختيار داشته باشد، مادامي كه محصول توليدي آن مزاياي فوق را نداشته و قدرت رقابت آن با مصنوعات مشابه كمتر باشد، موفق نيست و توانمند محسوب نمي‌شود.

قدرت رقابت‌پذيري در يك محصول توليدي بصورت ناگهاني و خودجوش ايجاد نمي‌شود، بلكه چنين ويژگي در صحنه مبارزه عادلانه تجاري با اجناس مشابه و مقايسه مزاياي يك كالا با محصولات ديگر به وجود مي‌آيد.

دانش‌آموزان يك كلاس تنها در صورتي كه احساس كنند در شرايط مساوي با يكديگر تحصيل مي‌كنند و در همان شرايط برابر، مورد سنجش و آزمون قرار مي‌گيرند نسبت به مطالعه بيشتر و كسب نمرات برتر رغبت پيدا مي‌كنند و اگر اين شرايط به هر دليل به نفع يكي از دانش‌آموزان تغيير يابد، رقابت عادلانه ميان آنها از بين مي‌رود و چه بسا انگيزه مطالعه در دانش‌آموزي كه شرايط تحصيل به نفع اوست كاهش يابد، زيرا او اطمينان خواهد يافت كه حتي اگر تكاليف خود را انجام ندهد و درس نخواند نيز نسبت به ساير همكلاسان خود پيش‌تر است و به خودي خود نمرات بهتري كسب مي‌كند، بنابراين نيازي به مطالعه و تلاش بيشتر ندارد و همين امر باعث مي‌شود تا رفته‌رفته به يك دانش‌آموز تنبل و بي‌سواد تبديل شود.

نتيجه آنكه عدالت در يك ميدان آزمون و فراهم شدن شرايط مساوي براي هريك از عناصر اين ميدان نه تنها موجب پيدايش شرايط رقابت ميان آنها مي‌شود؛ بلكه آنها را به تلاش بيشتر براي بهبود وضعيت خود در مقايسه با ساير عناصر ترغيب مي‌كند.

ميادين و بازارهاي تجاري نيز از همين قانون تبعيت مي‌كنند و موفقيت در آنها منوط به تلاش براي بهبود كيفيت و قيمت كالا و خدمات در شرايط برابر و عادلانه نسبت به ساير محصولات عرضه شده است.

هرگاه شرايط اين بازار به نفع يكي از كالاها تغيير كند نه تنها رقابت تجاري از بين مي‌رود بلكه انگيزه ارتقاء كيفيت و تلاش متعالي در كالاي مورد حمايت كاهش خواهد يافت. زيرا اين كالا در هر صورت (چه رجحان و برتري بر ساير كالاها داشته باشد و چه نداشته باشد) پيروز ميدان تجاري خواهد بود و ساير كالاها كه شايد شرايطي به مراتب بهتر از آن دارند، از چرخه بازار خارج مي‌شوند و بتدريج بازار مصرف به تسخير كالايي در مي‌آيد كه هيچ انگيزه و فشاري براي بهبود كيفيت ندارد.

آنچه كه اين انگيزه پويا و تلاشگر را در يك كالا از بين مي‌برد، همان تغيير شرايط عادلانه بازار و حمايت ناعادلانه از آن كالاست كه اصطلاحاً به آن «رانت» مي‌گويند.

رانت‌هاي اقتصادي قواعد رقابت تجاري را برهم مي‌ريزند و ميدان بازيگران بازار را به مجرايي انحصاري و نابرابر پيروزي يك كالا تبديل مي‌كنند.

البته چنين نحوه حمايت از يك كالا براي افزايش قدرت پيروزي هميشه منفي و نامطلوب نيست. گاهي برخي توليدات نوپا در برابر كالاهايي كه سابقه طولاني در بازار مصرف دارند نيازمند حمايت ويژه هستند تا براي مدتي كوتاه توان پايداري در بازار و كسب قدرت ارتقاي كيفيت را بيابند.

كودكان نيز براي آنكه ايستادن روي پاهاي خود و راه رفتن را بياموزند نيامند مراقبت و حمايت والدين هستند.

دست‌گيري از چنين كودكاني باعث مي‌شود تا در مواجهه با حركت پرخطر ايستادن و راه رفتن، زمين نخورند و زخمي نشوند.

اما اين مراقبت و دست‌گيري بايد محدود و هدفمند باشد تا به كودك بياموزد بالاخره بايد روزي به تنهايي روي پاي خود بايستد و بدون حمايت والدين راه برود و حتي بدود و از ساير كودكان همسال خود پيشي بگيرد.

اگر حمايت والدين از كودك نوپاي خود نامحدود و غيرهدفمند باشد، موجب ايجاد حس عدم اعتماد به نفس در كودك مي‌شود و در آينده او را به انساني متكي و بازنده تبديل مي‌كند.

در رقابت‌هاي تجاري نيز گاهي اعطاي امتيازات ويژه براي حمايت از توليدات نوپا ضروري و كاملاً منطقي است. يكي از انواع امتيازات ويژه براي حمايت از توليدات نوپا در رقابت‌هاي تجاري، حمايت‌هاي تعرفه‌اي است.

در اين شيوه دولت‌ها براي حمايت از صنايع داخلي خود، تعرفه واردات كالاهاي مشابه خارجي را افزايش مي‌دهند و عملاً شرايط عادلانه بازار مصرف را به نفع محصول داخلي عوض مي‌كنند تا واردات كالاهاي خارجي سخت و ميزان آن كاهش يابد ودر مقابل توليد كالاهاي داخلي آسان و تقاضاي خريد آن در بازار افزايش يابد.

اين نوع حمايت مجرايي انحصاري براي حضور كالاهاي داخلي در بازار مصرف ايجاد مي‌كند و راه ورود كالاهاي خارجي را پر ريسك و هزينه مي‌سازد.

ايجاد شرايط مساعد در بازارهاي تجاري از طريق برقراري انحصار، اساس نظريه‌هاي اقتصادي سوداگران بازار يا مركانتيليست‌هاست.

طرفداران اين مكتب اقتصادي تابع قدرت دولت براي حمايت انحصاري از برخي كالاها هستند زيرا در سايه اين قدرت بزرگ دولتي، بدون هيچ تلاش و كوششي همواره بخش اعظم بازار مصرف را در اختيار دارند و به مصرف‌كنندگان نيز اجازه نمي‌دهند تا از كالاهاي مشابه كه شايد كيفيت و قيمت آنها برتر از كالاي آنها باشد، استفاده كنند.

در واقع مركانتيليست‌ها مصرف‌كننده را اسير و استعمار مي‌كنند و به او حق انتخاب نمي‌دهند و او را مجاب مي‌سازند كه تنها از كالاي توليدي آنها استفاده كنند.

همانطور كه پيش‌تر گفته شد، اين نوع حمايت انحصاري درصورتي كه محدود و هدفمند باشد، كالاي داخلي را در مقابل آسيب‌هاي تجاري و فضاي پرتنش بازار واكسينه مي‌كند و به آن قدرت ايستايي و پويائي در بازار مي‌دهد. اين ايستايي و پويايي به مثابه همان ايستادن و گام برداشتن كودك نوپاست.

به مرور كه كودك توانايي سرپا ايستادن و راه رفتن را آموخت بايد والدين نيز دست حمايت‌گر خود را از شانه كودك كوتاه كنند تا او بياموزد كه به تنهايي گام بردارد.

در بازار تجاري نيز حمايت‌هاي تعرفه‌اي و انحصار بازار بايد محدود و هدفمند باشد تا توليدكنندگان رفته رفته ادبيات بازي در بازار را بياموزند و بتوانند بدون كمك‌هاي تعرفه‌اي و در فضاي عادلانه فعاليت كنند.

ادامه موفقيت در اين راه تنها به تلاش توليد‌كنندگان براي جلب نظر و تأمين نيازهاي مصرف‌كنندگان بستگي دارد.

هر كالايي كه بيشتر از ساير محصولات جلب‌نظر كند و نيازهاي بيشتري از مصرف‌كنندگان خود را تأمين نمايد، مسلماً احتمال پايداري بيشتري در بازار خواهد داشت و بالعكس محصولاتي كه نتوانند خواست مصرف‌كنندگان را پوشش دهند خيلي زود در چرخه بازار حذف و از بازي اخراج خواهند شد.

آدام اسميت يكي از بزرگترين اقتصاددانان كلاسيك معتقد است: انحصار تجاري صنايع كشور را راكد مي‌سازد بدون آنكه كوچكترين تأثيري در بهبود آنها ايجاد كند. در واقع انحصار، نرخ سود تجاري را براي صنايع زيرچتر حمايت‌هاي تعرفه‌اي افزايش مي‌دهد و بدين ترتيب منافع اين صنايع تا اندازه‌اي افزايش مي‌يابد ولي با افزايش منفعت طبقه كوچكي در يك كشور به منافع ساير طبقات و مردم زيان وارد مي‌شود.

وي حتي فراتر از اين ديدگاه معتقد است سود حاصل از انحصار و تجارت متمركز ممكن است موجب افزايش سود در ساير رشته‌هاي اقتصادي مرتبط با آن شده و در نتيجه قيمت كالاها در جامعه بالا رود. در اين صورت برقراري انحصار كالا به زيان اقتصاد كشور و معيشت مردم خواهد بود.تجربه نشان داده كه عادت به حمايت‌هاي ويژه و انحصارطلبي در بازار براي كالاهاي توليدي از هر سمي مهلك‌تر است. زيرا وقتي يك كالا به نوعي رانت و حمايت ويژه اعتياد پيدا كرد هرگز قدرت رهايي از آن را ندارد و هميشه به آن وابسته باقي مي‌ماند.

متأسفانه اين اعتياد رخوت‌زا و مرگ‌آور امروزه در ميان برخي از صنايع داخلي ايران به وضوح مشاهده مي‌شود.

نظام صنعتي ايران در دوره‌اي كه كشورمان درگير مشكلات بزرگي نظير جنگ تحميلي و دوران بازسازي بود به حمايت‌هاي تعرفه‌اي دولت عادت كرده و تحت اين حمايت انحصار‌زا توسعه يافته است و اكنون كه دولت خواهان رهاسازي كودك صنعت خود مي‌باشد، برخي از معتادان به حمايت‌هاي تعرفه‌اي قادر به ترك اعتياد و كنده شدن از بازار انحصار و حضور در فضاي رقابتي نيستند. اين قبيل از واحدهاي صنعتي در طول سالهاي گذشته به قدري از حمايت‌هاي تعرفه‌اي دولت مطمئن بودند كه هرگز تصور نمي‌كردند ناچار باشند روزي در فضاي بازار رقابتي و بر مبناي كيفيت و قيمت برتر و همچنين براساس انتخاب آزاد مشتري فعاليت كنند. در نتيجه هنگامي كه جيك جيك مستانه سر داده بودند و در فضاي انحصاري ايجاد شده توسط حمايت‌هاي تعرفه‌اي جولان مي‌دادند، به فكر زمستان خود نبودند و تلاشي براي ارتقاي كيفيت محصولات خود نكردند.

آنها كه امروز از پيوستن ايران به سازمان تجارت جهاني و يا كاهش تدريجي حمايت‌هاي تعرفه‌اي بيمناكند، تا ديروز در تخت تفكرات مركانتيليستي خود لميده بودند و كوچكترين ارزشي براي مصرف‌كننده قائل نبودند كه به منظور تامين خواسته‌هاي او و افزايش كيفيت محصولات خود سرمايه‌گذاري كنند و اينك كه به واسطه تحولات اقتصاد جهاني و ضرورت پيوستن به بازار بين‌المللي تختگاه آنها فرو ريخته است، باور يافته‌اند كه در تولد رقابت، انحصار بازار خواهد مُرد و آنها سوگوار بزرگترين عامل پايداري و موفقيت تجاري خود خواهند شد.

از طرف ديگر ميلاد خجسته فضاي رقابتي در نظام تجاري كشور تبعات مطلوبي براي توليدكنندگان تلاشگر داخلي و مصرف كنندگان در پي دارد.

اين شرايط خاص هوشمندي و دانش‌محوري را در صنايع داخلي جايگزين كميت‌گرايي در توليد و ناديده گرفتن حقوق مصرف كنندگان مي‌كند.

در فضاي رقابت تجاري مثلث كيفيت، ابداع و آينده‌نگري به شاخص‌هاي موفقيت بنگاه‌هاي اقتصادي تبديل مي‌شود كه دستيابي به هريك از آنها ديگري را در پي دارد و اين سه عامل جدايي‌ناپذير حقوق مصرف‌كنندگان را تضمين مي‌كند.

قاعده اصلي مثلث موفقيت اقتصادي كيفيت است و برتري كيفي پايه و اساس هر توليدي در بازارهاي پيچيده رقابتي را شامل مي‌شود. گروهي از انديشمندان اقتصادي معتقدند كه در بازارهاي رقابتي شيوه نگرش به مسأله «كيفيت» تغيير كرده و اين شاخص ديگر به عنوان يك مزيت رقابتي مطرح نيست. بلكه صرفاً جواز ورود به بازار قلمداد مي‌شود.

به عبارت ديگر اگر يك بنگاه اقتصادي در رقابت تجاري اجزاي كيفيت برتر يعني كنترل آماري فرآيند، تحقيق و توسعه مداوم، توليد ناب، كنترل كيفي نهايي، توانايي انجام بهينه كار در كوتاهترين زمان و مديريت جامع كيفيت را نداشته باشد، صحيح‌تر آن است كه به هيچ‌وجه وارد بازار رقابتي نشود. زيرا اين شاخص‌ها شرط لازم و مجوز اصلي ورود به بازارهاي رقابتي است.

از سوي ديگر با توجه به آنكه كپي‌برداري از توليدات ديگر قطعاً مزيت رقابتي را براي توليدكنندگان در پي ندارد، بنابراين ابداع و نوآوري يكي ديگر از شروط لازم موفقيت و ماندگاري در بازارهاي رقابتي است.

آينده‌نگري و تحقيق در مورد تغيير شرايط موجود نيز باعث مي‌شود كه يك بنگاه اقتصادي در هر زمان آمادگي تحول و تغيير وضعيت خود براي ماندگاري در بازار را داشته باشد.هر سه عامل فوق تأمين‌كننده حداكثر نياز مصرف‌كنندگان است و از اين رو فضاي بازار رقابتي رعايت حقوق مصرف‌كننده را تضمين مي‌كند.

آنچه كه در كشور ما و به واسطه اصرار برخي صنايع راكد و ناكارآمد بر ادامه حمايت‌هاي تعرفه‌اي دولت و تداوم بازار انحصاري كالا و خدمات مي‌گذرد، در واقع تقابلي آشكار با حقوق مصرف‌كنندگان و بهانه‌اي براي آسودگي مديران نالايق در مسند مديريت صنايع مي‌باشد. چرا كه در صورت ايجاد فضاي رقابتي بايد دانش‌محوري و مديريت آينده‌نگر را در بنگاه اقتصادي حاكم ساخت و در چنين فضايي، مديريت كميت‌گرا و بخشي‌نگر خريداري ندارد.اين نكته كه تعرفه‌هاي تجاري موجود در ايران از 160كشور جهان بيشتر است و ماجزو 5كشور داراي بالاترين نرخ تعرفه در جهان هستيم، ثابت مي‌كند كه دانش‌محوري، نوآوري و آينده‌نگري هنوز در برنامه‌هاي كلان توسعه ايران هويت واقعي خود را نيافته و مديران كميت‌گرا همچنان در بخش‌هاي مختلف صنايع غيركارآمد، طالب انحصاري‌تر شدن بازار تجاري براي فروش مصنوعات بي‌كيفيت خود هستند.مادامي كه چنين تفكراتي در اقتصاد ايران حرف نخست را مي‌زند، نمي‌توان به توسعه فراگير و رعايت حقوق مصرف‌كننده به عنوان محور اصلي توسعه اميدوار بود.

نوشته : كامران نرجه  Kamran   Narjeh

اين مقاله در تاريخ ۲۳ ارديبهشت ۱۳۸۸ در صفحه ۱۷ روزنامه اطلاعات درج شده است



برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:
+ نوشته شده: ۲۱ ارديبهشت ۱۳۹۹ساعت: ۰۷:۰۹:۳۶ توسط:Saman موضوع: